هزاره (به هزارگی: ازره) یکی از اقوام پرجمعیت و بومی منطقه هزارستان (هزارهجات)، در مرکز افغانستان هستند. اقلیتهای بزرگی از هرارهها عمدتاً در کویته، پاکستان و همچنان در مشهد، ایران سکونت دارند.
خاستگاه نژادی هزارهها بهطور کامل ثابت نشده است اما نظریات مختلفی درباره آن شکل گرفته است.
برخی از نظریهها
هزارهها بهعنوان مردمان بومی
هزارهها بهعنوان نژاد ترکی
هزارهها بهعنوان نژاد مغولی و ترکی-مغولی
هزارهها بهعنوان نژاد ایرانی
خاستگاه بومی بودن هزارهها
طبق نظریه بومی بودن هزارهها، هزارهها از سرزمین دیگری مهاجرت نکردهاند بلکه از زمانهای بسیار دور در محل کنونیشان سکونت داشتهاند. نخستین بار، فریه، دانشمند فرانسوی این نظر را مطرح نمود. وی که به بخشهایی از هزارهجات سفر نموده بود، بیان داشت که هزارهها حتی در زمان اسکندر مقدونی در محل کنونیشان سکونت داشتهاند. نظریه وی بر اساس توضیحات کارتزیوس، مورخ یونانی ارتش اسکندر مقدونی استوار است.
فلچر، محقق غربی موافق نظریه بومی بودن هزارهها میباشد که پیش از چیرگی مغول در محل کنونیشان سکونت داشتهاند.
خاستگاه ترکیتبار بودن هزارهها
هزارهها عموماً قرابت ژنتیکی بالایی را با جمعیتهای ترک آسیای مرکزی و آسیای شرقی نشان میدهند.برخی تحقیقات ژنتیکی نشان میدهد که هزارهها بیشتر به اقوام ترک آسیای مرکزی نزدیک هستند تا به مغولها و آسیای شرقیها یا هندوایرانیها.[۶] همچنان تحقیقات ژنتیکی نشان میدهد که هزارههای افغانستان نزدیک به ازبکهای این کشور هستند، در حالیکه هردو گروه تفاوتهای چشمگیری با تاجیکها و پشتونهای افغانستان دارند.
بابر، بنیانگذار امپراتوری گورکانی هند در اوایل قرن شانزدهم، در بابرنامه از هزارهها بهعنوان «هزارههای ترکمن» نامبرده است.
خاستگاه مغولی و ترکی-مغولیتبار بودن هزارهها
یکی از طرفداران قوی نظریه هزارهها بهعنوان نژاد مغولی، پژوهشگر هنری والتر بلیو است. وی معتقد است که نیاکان هزارهها مغولانی هستند که توسط خان بزرگ به غور فرستاده شدند تا آن منطقه صعبالعبور را تحت تسلط بگیرند.
تاریخنگاران زیادی بر این عقیده هستند که هزارهها خاستگاه کاملاً مغولی نداشته، بلکه خاستگاه ترکی-مغولی دارند. نظر به تحقیقات پروفسور دُرن، هزارهها طی چندین مرحله کوچ، اقامت و اختلاط با مردم منطقه از آسیای میانه به سوی افغانستان آمدند.تحقیقات ماکمون که بیشتر بر اساس شواهد چهرهنگاری است، بیان میدارد که هزارهها از بازماندگان ترکان غزنه، قندهار و هرات هستند.
خاورشناسان فرانسوی این نظریه را که هزارهها از بقایای سپاهیان مغول هستند، عموماً رد کردهاند. اما خاورشناسان انگلیسی بر عکس آن را تأیید کردهاند. باتوجه به این نکته که انگلیسیها در زمان تسلطشان بر هند، دیدگاه استعماری داشتند و با هر وسیله ممکن میخواستند که زمینه نزاعهای قومی و مذهبی را فراهم کنند، پس نمیشود بهقول آنها اعتماد کرد. اما فرانسویها چون نگاه علمی و دیرینهشناسی به پژوهشهای هزارهشناسی داشتند، نظریه مغولی بودن هزارهها را واهی و بیاساس دانستهاند. پایاننامه دکترای سید عسکر موسوی درباره «هزارهها نژاد مغولی دارند» نیز در دانشگاه آکسفورد ارائه شده بود. اما این نظریه که هزارهها از تبار مغولی هستند، سپس توسط دانشگاه آکسفورد رد گردید. این دانشگاه تا روشن شدن نتیجه تحقیقات، هزارهها را وابسته به تبار ترکی میداند. تاکنون هیچ سندی با عنوان «هزارههای مغول» بهدست نیامده است و هیچ پژوهشگری به هزارههای مغولیزبان برنخورده است و همه آنها را توجیهات و در حد نظریه میباشند. پروفسور شرمن معتقد است که هزارهها، ایماقها و مغولهای افغانستان سه گروه قومی متمایز هستند.
خاستگاه ایرانیتبار بودن هزارهها
برخی از پژوهشگران معتقدند که هزارهها یک قوم ایرانیتبار بوده که با اقوام ترکیتبار و مغولیتبار مخلوط شده اند.پروفسور شرمن موافق این نظریه است و تحقیقات وی بیشتر روی شیوه زندگی و کشاورزی استوار است. وی برای تأیید نظریه خود به قبیلهای از هزارههای دایکندی اشاره دارد که آنها را تاجیک مینامند.
جهت اطلاعات بیشتر و منابع به ویکی پدیا مراجعه کنید