ولادت
حضرت آیت الله حاج شیخ خادم حسین معروف به “حاج آخوندکوه بیرونی” در سال ۱۲۸۶ شمسی در قریه “دو برجه گردم” از توابع ولسوالی بهسود ولایت میدان، در يك خانوادهی مذهبي و عاشق اهلبیت (علیهم السلام) چشم به جهان گشود. پدر و مادر نام او را “خادم حسین” نهادند. مادرش بانوی مؤمنهای بود که نهال سبز ایمان به خدا و محبت رسالت و ولایت را در دل او كاشت.
پدرش مرحوم “رضا بخش زوار” انسانی وارسته و پارسا بود که به عنوان مؤذن هر صبح و ظهر و شام گلبانگ توحید را با صدای رسا و دلنواز سر میداد. یکی از مهمترین آرزوهاي والدین، موفقیت و بالندگی فرزندش است. از اينرو، پدر و مادر خادم حسین کمر همت بستند تا به هر شکل ممکن برای شکوفا شدن این گل نو رسیده تلاش نمایند و تا زمینههای رشد و بالندگی وی را فراهم سازند. گرچه دست تقدير در همان دورة كودكي، در حدود ده سالگی، مادر را از او گرفت. اما سایه پدر همراه با دعاهاي پدرانهاش همچنان تا زمانی که استاد براي تحصيل به نجف رفت باقي بود.
تحصیلات مقدماتی
مرحوم حضرت آیت الله حاج آخوند از همان آوان کودکی با تشویق پدر و مادر برای آشنايي با خواندن و نوشتن و آموختن معارف قرآنکریم و ادبیات عرب را نزد روحانی محل، مرحوم حاج محمد حیدر گردمی فراگرفت. هرچه مي آموخت، به شور و شوق و عشق و علاقة وي در کسب علم افزوده ميشد، از اينرو، با قدم های مصمم و استوار، و به فراگیری دروس حاشیه، مطول، معالم الاصول، قوانین، و لمعتین از محضر آیت الله حاج آخوند بکک (ره) و آیت الله حاج شیخ موسی کلانی سیا دره یکاولنگ پرداخت.
وی این دروس را با شوق و دقت تمام آموخت و از جان و دل با استاد، کتاب و مفاهیم بلند علمی انس گرفت و راه صعود به قله های رفیع علم و دانش را براي خويش هموار ساخت.
از نکات بسیار مهم و در عین حال آموزنده در زندگی، مقاومت و صلابت وي در برابر مشکلات و نارساییهای روزگار مثل فقر و… است. خانوادة مرحوم حاج آخوند همانند اکثریت مردم هزاره به دلیل شرایط خاص اقلیمی و نیز فشارهای بیحد و حصر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حکومت فاشیستی، از کمترین امکانات مادی و رفاهی برخوردار نبود. حاج آخوند برای مقابله با فشارهای اقتصادی و كاستن از بار مشكلات خانواده به یاری پدر شتافت، در عين تلاش جدی و پیگیر برای تحصیل علم و دانش، از کار و کوشش و فعالیتهای روز مره اقتصادی هم دست برنداشت. درحالی که زمين را آبیاری ميكرد كتاب هم همراه داشت، وقتي فرصتي به دست ميآورد کتاب را میگشود و به مطالعه و مرور درس میپرداخت. ایشان در پیمودن راه پر رنح و مشقت زندگی و پشت سر گذاشتن مشکلات تحصیل علم و دانش از ویژگی خدا محوری و تدین، هوش و استعداد سرشار، و تلاش و همت بلند برخوردار بود. این عوامل بود که برای او آیندهای سراسر از موفقیت را رقم زد و راه را به سوی قلههای معنویت و دانش هموار کرد.
تحصیلات عالی
حضرت آیت الله آنگاه با ورود به دوره سطح عالی، با تلاش تحسین برانگیز مکاسب را از محضر آيت الله مقدس يكاولنگی رسائل شيخ انصاري و كفاية الاصول آخوند هروي را نزد حضرت آیت الله رئیس یکاولنگی و حضرت آیت الله حجت کابلی فرا گرفت.
وی در طول تحصیل، با بهرهمندی از توکل به خدا، استعداد عالی و همت بلند با مبانی و مبادی علوم مختلف، مخصوصا فقه و اصول آشنا شد، و با دقت و تلاش و بحث و بررسي به ظرايف علمي دست یافت. و قبل از عزیمت به نجف اشرف، نزد اساتید و طلاب به عنوان عالمی مسلط بر مبانی فقه و اصول، معروف و مشهور بود. اساتید ارجمندش وی را به عزیمت به نجف اشرف و استفاده از درسهای خارج استوانههای علمی جهان تشیع سفارش و تأکید میکرد. حضرت آیت الله رئیس بارها ميفرمود: تقلید بر شما حرام است و باید برای ادامه تحصیل به نجف بروید.۱
عزیمت به نجف اشرف
نجف پایگاه مهم و تاریخي نخبگان عرصة علم و دانش و مركز نشر علوم و معارف اسلامی است که در عين فراز و نشیب های بسیار، هنوز ارزش و جایگاه والای معنوی و علمی خویش را از دست نداده است. وجود بارگاه پر فیض امیرالمؤمنین علی (ع) در نجف اشرف ارزش و اهمیتش را صد چندان و زمینه را برای تحصیل معارف اسلامی و موفقیتهای آن مساعدتر ساخته است.
آیت الله حاج آخوند هم با عشق به مولا و شوق به تحصيل علم و كسب دانش در سال ۱۳۳۱ هجری شمسی رهسپار نجف اشرف تا در حدود پنج سال در کنار بارگاه نوراني و ملكوتي باب العلم، مولای متقیان علی (ع)، جرعه نوش علوم و معارف آل محمد باشد.
ایشان پس از ورود به نجف در مدرسه سید کاظم یزدی۲ معروف به “مدرسه سید” سکنی میگزیند و از محضر استوانه های علم و فقاهت حضرت آیت الله العظمی سید محسن حکیم خارج فقه را و خارج اصول را در محضر اصولی متبحر حضرت آیت الله العظمی خویی(قدس سرهما) تلمذ نمود.
اساتید بزرگوارش از طرح پرسشهای جدی و نقد و بررسی دیدگاه های مطرح شده در درس، متوجه نبوغ فکری و توان علمی این شاگرد تازه وارد شده و او را مورد تفقد قرار میدهند. مرجع عظیم الشأن از ايشان با عنوان علامه یاد میکند.۳به همين جهت، با توجه به نقش فعال و ممتاز ايشان، وی را به عنوان عضو هیئت افتای دفتر خویش منصوب نموده، میفرماید: دست او دست من است.
وي بیانات استاد و نکات و مباحث مطرح شده را با جان و دل دریافت مینمود، آنگاه با مراجعت به حجره آن را براساس دیدگاه استاد و مباحث مطرح شده در کلاس به زبان عربی به نگارش در میآورد و با مباحثات و گفتگوهای علمی با هم بحث و دوست عزیزش متفکر شهيد، آیت الله شهید محمد باقر صدر (ره) آن را به پختگی کامل میرساند.
آیت الله حاج آخوند در مدت حضور در نجف اشرف با جدیت تمام به تزکیه و تهذیب نفس و رسیدن به کمالات معنوی و نیز تحصیل، تدریس و تحقیق در علوم مختلف میپردازد. و از نظر معنوی به درجات عالی از معنویت، و از نظر علمی و فقهی به درجة استنباط و مقام رفیع اجتهاد دست مییابد. لذا استاد عزیزش آیت الله العظمی حکیم(ره)، به ایشان یاد آور میشود که زمان بازگشت به وطن و خدمت به دین و مردم فرا رسیده است. در اجازه نامهای که به ایشان به می دهد بعنوان فرد امین، مورد وثوق و علامه یاد میکند. و آیت الله العظمی خویی هم ایشان را تشویق به مراجعت به افغانستان مینماید.
بازگشت به وطن
حاج آخوند کوه بیرونی، پس از نزديك به پنج سال اقامت در نجف و كسب علم و دانش، سرانجام با کوله باری از علم و دانش و تقوی و با امید به آیندهای بهتر برای مردمش، در سال ۱۳۳۶ هجری شمسی به افغانستان مراجعت ميكند. علما، طلاب و مردم هنگام مراجعت وی، با شور و هیجان خاصی به پيشواز ایشان رفته و به گرمی استقبال می کنند.
خدمات علمی و فرهنگی آيت الله حاج آخوند کوه بیرونی
پس از بازگشت به وطن، خدمات ماندگاری در عرصههای علمی، فرهنگی و اجتماعي ارائه نمود که به بعضی از آن اشاره میگردد:
۱– تأسیس مراکز علمی
امروزه یکی از معیارهای رشد و توسعه، آموزش نیروهای انسانی و گسترش علوم و فنون در مکاتب و مدارس، مبارزه با جهل و بیسوادی است. براساس همین معیار حوزههای علمیه یکی از مهمترین مظاهر رشد، ترقی و توسعه در یک جامعه دینی و ایمانی بوده و هست. مدارس و مراکز علمی دینی در طول تاریخ، در حوزه علوم انسانی و دینی و ترویج و تعمیق اخلاق و فرهنگ نقش اساسی داشته است.
زماني كه از نجف بر میگردد، شیعیان افغانستان به دلیل سیاست های تبعیض آمیز تاریخی حکومتها، در وضعيت ناگوار و محرومیت كامل به سر ميبردند. نه تنها از فقر مادی رنج می بردند بلکه از امکانات علمی، آموزشی و فرهنگی نیز محروم بودند.
با توجه به چنين نياز و ضرورتي بود كه آن فقیه فرزانه اقدام به تأسیس و راه اندازی سه حوزه علمیه در سه نقطه افغانستان مینماید.
الف) حوزه علمیه باقریه(ع)کوه بیرون
آیت الله حاج آخوند، به درخواست مردم، علما و طلاب مناطق مختلف تدریس را آغاز کرد که با استقبال مردم و سیل مشتاقان به علوم و معارف دینی از مناطق مختلف بهسود، پنجاب، ورس و دیگر مناطق هم جوار مواجه شد. بيترديد، اين جمعيت مشتاق به مکان و مركزي نياز داشتند تا به كسب دانش و معارف اهلبيت(ع) بپردازند. ایشان در اواخر بهار سال ۱۳۳۷ هجری شمسی مدرسه علمیه کوه بیرون را بنا نهاد، که در جریان ساخت این مدرسه، صحنههای زیبا و ماندگاری از شور و شوق در خاطرهها باقي است که شاهدان با عظمت و تعجب از آن یاد میکنند.
سر انجام این مدرسه با همت بلند حاج آخوند و با همکاری کم نظیر مردم کوه بیرون و مناطق دیگر مثل پنجاب، سرخجوی و گردم با مساحت ۲۴۰۰ متر مربع در دوطبقه با شصت حجره، مسجد و حسینیه بزرگ و کتاب خانه ساخته شد. اين مدرسه، از همان ابتدای تأسیس با استقبال و حضور انبوه مشتاقان به علم و دانش از مناطق مختلف شیعه نشین مواجه شد. در زمان حیات پر بار ایشان، دو دروه فارغ التحصیل از ابتدا تا سطوح عالي داشته و دوره سوم هم برقرار بوده است.
این مدرسه خدمات ارزشمند و در عین حال تأثیرگذار را به جامعه علمی و مردم افغانستان ارائه کرد. باورها و اعتقادات پاك مردم را محکم و از انحرافات رهانید. صدها عالم فاضل، استاد برجسته و طلبه فرهیخته و نیز مبلغ و مروج احکام را از جای جای کشور تربیت کرد.
ب) مدرسه علمیه دهن غوری
از آنجا که تمام توجه حضرت آیت الله حاج آخوند گسترش علوم و معارف دینی و مبارزه با جهل و خرافات و رسیدگی به وضعیت فرهنگی و دینی شیعیان بود، بر آن شد تا ضمن مسافرت به ولایات شمال کشور به بررسی وضعیت علمی فرهنگی و اجتماعی شیعیان آن مناطق بپردازد.
حضرت آیت الله العظمی سید محسن حکیم هم طی نامهای به ايشان تاکید به بررسی وضعیت شیعیان شمال افغانستان، عزل برخي از وکلا، نصب وکلای جدید و نیز تأسیس مدرسه علمیه داشتند.۴
بغلان از ولایات شمالی کشور است که از لحاظ ترکیب جمعیتی و فرهنگی دارای اهمیت و ویژگیهاي خاصی است، اکثریت جمعیت آن را فارسی زبانان تشکیل میدهند، اهل سنت، شیعیان دوازده امامی و شیعیان اسماعلیه با ترکیب قومی هزاره ، تاجیک و پشتون در کنار هم زندگی میکنند.
در شرایط آن روز، شیعیان این ولایت از لحاظ فرهنگی و مذهبي نسبت به شيعيان مناطق مرکزی با محرومیت و مشکلات بیشتری مواجه بودند. نبود علما و روحانیون شیعه در میان مردم این منطقه، عدم دسترسی آنان به شخصیتهای دینی و مراکز علمی و فرهنگی و در عين حال اشکال تراشیها و شبهه پراكنيهاي مخالفان و رقبای مذهبی، شيعيان اين منطقه را بيش از پيش در تنگنا قرار داده بود. در چنین شرایط فرهنگی و اجتماعی بود كه حضرت آیت الله حاج آخوند کوه بیرونی، کمر همت بسته و با سفر به مناطق شمال برای حل مشکلات شیعیان آن مناطق چاره جویی میکند۵. در سال ۱۳۴۱ هجری شمسی پس از دیدار و گفتگو با مردم و متنفذین و بررسی مسایل و مشکلات مردم، برای نشر فرهنگ اصیل اسلامی و عقاید و باورهای ناب اهلبیت، مدرسه علمیه منطقه “کهنه مسجد” ولسوالي دهن غوري را تاسیس می کند. این مدرسه علمیه به عنوان اولین مرکز علمی فرهنگی شیعیان در ولایت بغلان، جایگاهی مطمئن برای آموزش و پرورش جوانان و نوجوانان شیعه،و برای پاسخ به سؤالات و شبهات گوناگون و نیز مکانی مقدس و مطمئن برای محافل دینی شیعیان تبدیل میشود.
ج) مدرسه علمیه امام صادق (ع) پشت بند
حضرت آیت الله حاج آخوند برای تبلیغ و ترویج معارف اهلبیت و برطرف کردن نیازهای فرهنگی شیعیان به مناطق مختلف از جمله ولایت سمنگان مسافرت نمود.
شیعیان سمنگان از جمله منطقه پشت بند، از داشتن عالم دینی و افراد تحصیل کرده و مراکز علمی و فرهنگی و امکانات آموزشی به کلی محروم بودند. ایشان مدرسه علمیه امام صادق (ع) را در ولایت سمنگان، منطقه “پشتبند” را با همکاری مردم تأسیس نمودند.
آیت الله حاج آخوند پس از تأسیس این مدرسه، استاد و مدرس از حوزه علمیه کوه بیرون به آنجا اعزام میکرد و خود نیز چندین مرتبه شخصاً به آنجا رفته و ضمن رسیدگی به امور شیعیان به تبلیغ، تدریس، برگزاری مراسم های مذهبی و نشست ها و گفتگوهای علمی با برادران اهل سنت و پاسخ به سؤالات و شبهات میپرداخت.
مدرسه علمیه امام صادق (ع) در دورة جهاد و انقلاب اسلامی نيز نقش جدی و مهمی داشت و به همین دلیل بارها از سوی رژیم کمونیستی مورد تهاجم ددمنشانه و بمباران هوايي قرار گرفت که بخشهایی از آن تخریب شد. اما به همت مردم شریف منطقه پشت بند و طلاب پرتلاش آن بازسازی شد.
۲- تدریس و تربیت شاگرد
از مهمترین خدمات علمی فرهنگی و از ویژگیهای بارز حضرت آیت الله حاج آخوند کوه بیرونی تدریس و تربیت شاگردان برجسته است. ایشان به دلیل بهره مندی از نبوغ سرشار و فهم و درک عمیق مسایل علمی مخصوصا نکات مبهم و غوامض آن، در مقام تدریس از توانمندی و تسلط بالایی برخوردار بود. با بیان رسا و گرم، مفاهیم بلند و پیچیدة علمی را برای تشنگان علم و دانش ارائه ميداد.
با شروع کارهای ساختمانی مدرسه، در عين نظارت بر کارهای ساختمانی مدرسه، کتابهایی مانند کفایه، رسایل، مکاسب و شوارق را هم تدریس مینمود. بدين ترتيب، تا پایان عمر شريفش، صدها شاگرد برجسته، عالم فاضل، مدرس و مبلغ تربیت نمود که اينك هر کدام خود به مقامات عالی علمی دست یافته و در مراکز علمی و شهرها و مناطق مختلف به تدریس، تبلیغ و ترویج معارف اسلامی مشغولند.
۳- مبارزه با جهل و خرافات
یکی از مهمترین مشکلات اجتماعی و فرهنگی که دامنگیر جامعه آن روز افغانستان مخصوصاً مناطق دور افتاده رسوخ جهل و خرافات بود. بيسوادي و فقر فرهنگی و پایین بودن سطح فكر و آگاهی مردم، زمینة رواج افکار و اندیشههای خرافی، انحرافی و عادات و رسوم خلاف دین، عقل و منطق را فراهم آورده بود.
لذا جهت افزایش سطح آگاهی مردم در زمینههای دینی و اجتماعی، اصلاح اعتقادات دینی و تبيين صحيح مسایل و احکام شرعی و تبليغ و ترویج فرهنگ ناب اهلبیت(ع) بود. برای رسیدن به این هدف بلند فرهنگی، یکی از برنامههاي ايشان، فرستادن طلاب در دستههای چند نفری تحت عنوان “هیئت محتسب” به مناطق و قریههای مختلف بود. وظيفة این گروهها ترویج مسایل دینی، پاسخ به سؤالات شرعی و اعتقادی، و تبیین مسایل شرعی مردم بود.
۴- احیای مناسبت های مذهبی
یکی ديگر از خدمات مهم آیت الله حاج آخوند، احیای مناسبتهاي دینی و مذهبی بود. وي بر این باور بود که برای حل معضلات اجتماعی و فرهنگي، باید انقلاب فرهنگی كرد و در برابر جهل و خرافه ايستاد و آموزههاي ديني را تبليغ و ترويج كرد.
به همين منظور، ايشان به برگزاری هرچه با شکوهتر مناسبتهاي مذهبي نظير ولادتها و وفیات حضرات معصومین (ع) و احیای شبهای قدر اهتمام ميورزيد، تا بدین وسیله از یک سو تعظیم “شعائرالله” که به فرموده قرآن کریم نشانگر پاکی دل هاست صورت گیرد،۶ و از طرف ديگر، زمینهای فراهم آید تا مردم شهد شیرین معارف اسلامی، تفسیر قرآن کریم و احادیث پیامبر و اهلبیت را بچشند و با معارف ديني آشنا شوند. مردم با عشق و علاقة بسيار، زن و مرد، پیر و جوان و از مناطق بسیار دور، در اين مراسم شرکت میکردند. بدين ترتيب، مراسم دهه فاطمیه(خواندن سه روز) و بسیاری دیگر از مناسبتها را برای اولین بار، ايشان به شکل مرتب و منظم احیا و ترويج کرد.
۵- پاسخ به سؤالات شرعی
آیت الله حاج آخوند به دلیل تبحر عمیق به مسائل شرعی و اشراف کامل بر نظریات علما و فقهاي شیعه، پاسخگوي تمام مسائل شرعی و دینی مردم بود. از اينرو، پس از حضور ایشان در کوه بیرون دیگر کمتر استفتائی به نجف فرستاده ميشد، به همين جهت، کوه بیرون به نجف کوچک شهرت یافته بود. چنانكه برخي مراجع تقلید در نجف اشرف هم فرموده بودند که با وجود آیت الله حاج خادم حسین دیگر ضرورتی ندارد سؤالات خود را به نجف بیاورید.
ایشان علاوه بر همه مسئولیتها و برنامههای گستردهای که داشت، به مرافعات و دعاوی فقهی و حقوقی مردم هم با رعایت عدالت و بیطرفی کامل رسیدگی میکرد و مردم هم برای حل و فصل پیچیدهترین منازعات خویش، با اطمینان کامل به دانش و تقوای حاج آخوند به ایشان مراجعه میکردند.
آثار قلمی و چاپ نشده ايشان
حضرت آیت الله حاج آخوند تمام فرصت و توان خود را در نجف و قبل از آن صرف تحصیل و تدریس کرد و بعد از مراجعت، شبانه روز برای تأسیس مدارس علمیه، تربیت شاگردان برجسته، تبلیغ و ترویج مکتب و مذهب، اصلاح جامعه، پاسخ به انبوه سؤالات شرعی و رسیدگی به امور فرهنگی و دینی مردم تلاش نمود.
با این وجود آثار قلمی ارزشمند ذیل از ایشان به یادگار مانده است که گویای توان و فضل علمی و فقهی ایشان است:
– یک دوره تقریر درس خارج فقه آیت الله العظمی سید محسن حکیم (ره)
– یک دوره تقریر درس خارج اصول حضرت آیت الله العظمی خویی(ره)
– یک دوره شرح استدلالی لمعه به زبان عربی با عنوان مصباح اللمعه
– تعدادی جزوه.
تقریرات فوق به زبان عربی و بر اساس درک و فهم خود ایشان از بیان استاد نگارش یافته است و “مصباح اللمعه” اثری وزین و استدلالی و حاوی نکات برجسته علمی و فقهی است که نوعا بیانگر نظرات ايشان است.
جهاد و مبارزه
بی شک در شکلگیری حرکتهای مردمی و انقلابی علیه رژیم دست نشانده و کمونیستی و حضور نیروهای اشغالگر شوروی در کشور، روحانیت و متفکران دینی در جای جای افغانستان نقش اساسی و تعیین کننده داشتهاند.
از جمله حضرت آیت الله حاج آخوند به دلیل جایگاه رفیع علمی، اجتماعی و تأثیر بیان وکلامش در بسیج مردم و نیروهای انقلابی علیه كودتاچيان هفت ثور۱۳۵۷، نقش برجستهای داشت و تأکید وي قيام و حرکت در برابر دولت کمونیستی و نیروهای متجاوز شوروی بود.
به همين جهت، ايشان تحت تعقیب دولت قرار گرفت و عوامل دولت کمونیستی در یک تهاجم شبانه و مسلحانه در حالی که آیت الله حاج آخوند از بیماری شدیدی رنج میبرد، اقدام به دستگیری و انتقال ایشان به مرکز بهسود کردند که با مقاومت و اعتراض گسترده مردمی رو برو شدند.
ارتحال آن عالم فرزانه
آیت الله حاج آخوند کوه بیرونی پس از یک عمر تلاش با برکت در راستای تحصیل علم و تهذیب نفس و نیز تربیت شاگردان برجسته، تأسیس مدارس علمیه و دیگر خدمات گسترده علمی و فرهنگی که به برخی از آنها در این نوشتار اشاره شد، درتاریخ بیست و ششم سنبله سال ۱۳۵۸ برابر با هفتم شوال روز پنج شنبه در سن۷۲ سالگی به رحمت ایزدی شتافت و علما و طلاب، حوزه های علمیه و عموم مردم را عذادار کرد.
پیکر مطهر آن فقید سعيد در روز جمعه بیست و هفتم سنبله با حضور هزاران نفر از علما، طلاب و مردم فهیم کوه بیرون، گردم و مناطق دیگر با شکوه و احترام فراوان تشییع و در صحن مدرسه علمیه کوه بیرون به خاک سپرده شد. وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا(مریم ۱۵)
مراسم سوگواری و ختم قر آن کریم از طرف مناطق مختلف با حضور علما و طلاب، با شکوه و معنویت خاصی تا چهلمين روز فقدان آن فقيد سعيد، برگزار شد.
هر چند فقدان وی برای حوزه های علمیه و مردم افغانستان، ثلمهای جبران ناپذیر است.۷ اما روح بلند و یاد و خاطرهاش و از همه مهمتر آثار و خدمات او جاودانه است و تازمانی که مدارس علمیه و انبوه شاگردان او در جای جای جهان به ارائه خدمات علمی فرهنگی و اجتماعی میپردازند در حقیقت حاج آخوند هم زنده و جاوید است.
سعدیا مرد نیکو نام نمیرد هرگز مرده آن است که نامش به نیکویی نبرند
پی نوشتها
۱- مصاحبه با آیت الله فاضل ورسی، مجله صراط، سال اول ۳و۴ شهریور و مهر ۱۳۷۷
۲- صاحب عروه الوثقی
۳- اجازه نامه آیت الله الضمی حکیم به آیت الله حاج آخوند.
۴- متن نامه موجود است.
۵- طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّه / تصنیف غرر الحكم / ح ۱۹۴۵
۶- وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللّه ِ فَإنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ / حج/۳۲
۷- قال الصادق (ع): إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة / بحار / ۲ /۴۳