تبلیغات
18 میزان 1404 10:17:25

قربانی تبعیض و افتخارات،رابعه بلخی قزدار/دکتر علی اکبر فیاض استاد دانشگاه

عشق او باز اندر آوردم به بند

رابعه کعب قزدار بلخی شاعر پارسی گویی که در نیمه ی نخست سده ی چهارم هجری می زیست و در بلخ زاده شد و کشته شد. گویند پدرش از عربهای کوچیده به خراسان(۱) بود که فرمانروای بلخ، سیستان، قندهار و بست گردید. او به سبک خراسانی سخن گفت و شعر سرائید، گرچه پدر ریشه در این سرزمین نداشت، اما خراسانیان برای رابعه ارزشی بس فراوان داشت و زبان و سبک سخن گفتن و شعر سرائیدن خراسان رابعه را محو خویش کرد، پدر بعد از ترک سرزمین عربی اش و آمدن به بلاد خراسان به نواهای زیادی رسید و حاکم گشت و بر سفره ی قدرتمندان نشست و آنان را نیز بر سفره ی خویش دعوت می‌کرد و به مرور لشکری و درباری برای خویش ساخت و در خراسان بزرگی یافت تا جایی که تفاوت بین افراد در سرای محرم و لشکر و جامعه را یک ساختار دید که فرزندان او با دیگران باید فرق داشته باشد.
رابعه رشد کرد و بزرگ شد، هم از نظر فیزیکی و هم معنوی. او روح بزرگی یافت و بزرگ سخن گفت و شعر سرائید و در چنین اوضاع و احوال دل به افسری داد که او از نژاد عرب نبود، گرچه لیاقت ها داشت و این مانع دل دادگی او نگشت، دلش کار بدی کرده بود. وقتی وصال نشد، شعر سرائید و سرائید و سرائید و این قدری که دل او را از درد رهایی میداد.

ز بس گل که در باغ ماوا گرفت
چمن رنگ ارژنگ مانا گرفت
شبا نافه ی مشک تبت نداشت
جهان بوی مشک از چه معنا گرفت؟
مگر چشم مجنون به ابر اندر است؟
که گل رنگ رخسار لیلا گرفت

او دیگر عاشق شده بود و دوای دردش اعلام دلدادگی در قالب شعر بود. شعرها هم در خلوت رابعه گفته می شد و کسی خبر نداشت.

عشق او باز اندر آوردم به بند
کوشش بسیار نامد سود مند

تاریخ این راز را بر نتابید و افشایش کرد، همان طور که رودکی برای اولین بار این راز رابعه را در مجلسی افشا کرد که نمی دانست برادر رابعه در آن مجلس حضور دارد، رودکی کور مادرزاد بود و برادر رابعه را هرگز ندیده بود، با خبردار شدن برادر عاشق و معشوق به قربانگاه رفتند.
ظاهرا رابعه بی خود کرده بود که عاشق شده بود، او خود می دانست که در یک جامعه ی طبقاتی و تبعیضی زندگی می‌کرد در این جامعه آدم ها با هم یکسان نبودند، آدم ها زیر و زبر بودند، پست و والا بودند، آقا و برده بودند و این قانون خلقت بود، رابعه بد کرده بود که عاشق شده بود عاشقی جرم بود و عاشق غیر آقا جرم والاتر. باید تقاص پس دهد.
بعدها برخی گفتند که رابعه شهید شد. گرچه برخی هم گفتند که رابعه مرتد شده بود، به نظر میرسد کسانی که گفتند رابعه شهید شد بیشتر بودند و اکنون هم هستند.
رابعه شهید افتخارات نژادی و تبعیض معنوی گشت، رابعه به دست تروریستان برتری قومی خونش ریخته شد چون عاشق کسی شده بود که او یک افسر بود اما ترک بود و ترک بودن جرم بود و رابعه باید می فهمید که ننگی شده برای برادر و پدرش کما اینکه علت مارکس شدن مارکس هم جرم یهودی نبودنش بود که نتوانست با دختر منتخبش ازدواج کند. تبعیض گاهی خود قانون میشود کما اینکه در عصر حاکمان ساسانی چنان شد که فرزند کفاش بلخ نتوانست سواد بیاموزد گرچه پدرش خرج یکسال جنگ تمام ارتش ساسانیان را در برابر روم متقبل شده بود و گاهی چنان قانون میشود که شاهان ساسانی با خواهرانشان هم بستر میشوند چون کسی که لیاقت نژادی همبستر شدن با دختران و خواهران شاهی را داشته باشند آفریده نشده اند.
و چنان گاهی قانون میشود که در هند از فرزندان آدم پنج گروه میسازد، گروهی میسازد که نجس است و زیر سایه آنها راه رفتن موجب نجاست میگردد.
و چنان میسازد که در آفریقای جنوبی معاصر سیاهان در قبال سفید پوستان حقی بسی اندک داشتند.
سده ها جنگ ها را در اندرون تفکر تبعیضی هدایت میکرده و میکند. در کشور ما حاکمیت اعراب اموی و در آمریکا سفید پوستان و در آلمان نازی ها علمدار برتری خواهی و قوم برتر بودند. قوم برتر در تاریخ فاجعه آفریده است.
تفکر برتر بودن خون رابعه را ریخت و رگهایش را در حمام برید.
(۱) خراسان آن زمان در برگیرنده ی سر زمین وسیعی بود که از ری تا تخارستان را در بر میگرفت. خور به معنای خورشید و سان همان پسوند معروف در زبان و ادبیات است که تشبیه را و اسم مکان ساز است. خراسان یعنی سرزمین خورشید و جایی که خورشید از آنجا طلوع میکند.

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه شما پس از تایید مدیریت نمایش داده خواهد شد.