وقتی سرنوشت ملت سرخورده ای را که با عرق شرم درست هفت سال بابای روانی و سردار تقلب را خاموشانه تحمل کردند و دیده درایی پرچمداران فاسد را که در تلاش تبرئه ای جمهوریت سلطانیزه شده غنی اند مقایسه می کنیم روان شکسته ما بیشتر از پیش منجمد می شود.
حکومت که بنیاد اش بر فریب سه کلاه بردار گذاشته شد و ما با باورهای آتشین و توخالی مان عاشقانه کف زدیم. کف زدیم که متفکر دوم دنیا و نابغه اقتصاد جهان ,انرژی برق افغانستان را به اروپا صادر خواهد کرد.
ما به دهلیزهای هوایی توخالی کف زدیم که درون اش جز فساد و انحراف افکار عامه چیزی نبود.
ما به توهم احقاق حق زن کف زدیم که فلتراش از پنجه های شهوت آلود فضلی می گذشت و از میان ده ها زن باشرف و با سواد این سرزمین, بیشتر آنان ای به منابع قدرت و ثروت راه میافتند که صورت زیبا و تعامل پرمعنا داشتند. و ما همچنان کف زدیم و نام اش را تلاش حکومت برای جوان سازی اداره عامه نام گذاشتیم.
نمی دانم تاریخ با کدام ادبیات خواهد نوشت و چگونه قضاوت خواهد کرد, اما آنچه که برخون ده ها هزار سرباز مجبور این سرزمین و ارزش های ملی ما بازی کرد,سهمی بزرگ از ما بود که برای اجابت حرص چند رهبر فروخته شده جهاد و روحانیون شیطان صفت این سرزمین در دامن زدن بحث قوم و تبار نقش به سزای بازی کردیم و فقط رهبران خائین مان را به دلیل داشتن زبان و تبار مشترک در تجارت تفرقه قوم و زبان همراهی کردیم تا پشت آنها هیچ گاهی از حمایت حماقت آلود مان خالی نشود. متاسفانه هنوز هم باورهای کاذب ما در دامن زدن جنگ پشتون,تاجیک,هزاره و ازبیک دیوانه وار دوران می کند و همدیگر را به دلیل تکلم به زبان های مادری ما تکفیر می کنیم در حالیکه اکثریت مطلق ما با همه ای این زبان ها قربانی تاکتیک جنگ ای شدیم که چند رهبر و سیاستمدار فاسد این سرزمین برای تعریف سهم انفرادی خود و خانواده اش ما را دنبال خود کشاندند و خود را رهبر این جنگ نام نهادند تا با نام ما از حق ما برای خودش و خانواده اش هزینه کنند.
من در اینجا فقط یک بخش درونی این شکست شرم آلود را عدد وار بر می شمارم تا آنان که هنوز هم به زنجیر قوم و تبار اشرف غنی را بابا نام می گذارند و یا آنهای که سایر رهبران قومی غیرپشتون را قهرمان جلوه می دهند کمی بر عمق این تراژیدی نظر بی اندازند:
1_ هر دو دور حکومت اشرف غنی بربنیاد ظاهری اصل قوم بنا نهاده شد. رئیس جمهور پشتون. جنرال دوستم ازبیک و سرور دانش هزاره . داکتر عبدالله آشفته تشریفات و امتیازات خانوادگی و رفیق ها
دور دوم رئیس جمهور پشتون,امرالله صالح تاجیک و سرور دانش هزاره. باز هم داکتر عبدالله صرف نظر از همه ای جنگ های قومی شما دز انتخابات آشفته تشریفات دولتی و امتیازات خانوادگی و چند رفیق محدود
حالا در این تقسیمات کی ها امتیاز گرفتند . نزدیکان اشرف غنی که بیشترینه از خارج دیسانت شدند درحالیکه صرف نظر از باور نواسه های اشرف غنی که وی را به دلیل دامن زدن تعصب قومی نماینده زبانی یا عایداتی می شمردند, شخص آقای غنی هیچگاهی باور به فرزند این سرزمین نداشت که در پوهنتون های افغانستان درس خوانده باشد و با افکار همین سرزمین تربیه شده باشد . این بحث را آقای غنی چندین بار در اوج تنش روانی در بحث های تلویزیونی مطرح کرده است.” در پوهنتون های تان چی تدریس می شود,چند تای تان در چانس اول کامیاب می شوید”( در پاسخ عصبانی سوال دخترخانم در مصاحبه تلویزیون ملی)
و بالاخره غنی اهرم اقتدار و تصمیم گیری را با دو شخص بی تجربه و بیسواد در امور مربوطه از دیسانت شده های خارج سپرد. حمدالله محب فارغ التحصیل کمپیوتر ساینس مشاور شورای امنیت ملی و بازوی راست غنی . محمود فضلی فارغ التحصیل علوم طبی همه کاره حکومت و بازوی دست چپ اشرف غنی.
حالا معاون اول جنرال دوستم جز نزدیکان حزب اش کدام ازبیک را در پست کلیدی بنام قوم ازبیک گماشت و در برابرخیانت سیستمایک جز معامله کدام نقش را در دو دور ریاست جمهوری اشرف غنی بازی کرد . مگر اینکه بزرگترین هدف اش رسیدن راحله دوستم به عضویت مجلس سنا و معرفی باتور دوستم به عضو هئیت مذاکره کننده. و یا قانون پوه سروردانش کدام هزاره ای باسواد را جز تیم اش و یا تایید سفارت ایران در کدام پست کلیدی گماشت و یا حداقل یک روز از خیانت سیستماتیک حکومت انتقاد کرد. در دور دوم امرالله صالح جز نزدیکان روند سبز, کی را در کدام پست کلیدی بنام تاجیک منصوب کرد و یا در برابر خیانت های سیستماتیک حکومت اعتراض کرد در حالیکه خود را شریک هرتصمیم و فیصله حکومت تا دقیقه ٩٠می شمرد. و یا در هر دو دور داکتر عبدالله سردار تجمل گرایی و تشریفات دولتی از کی بنام شایسته قوم جز خواهر زاده اش در کابینه دفاع کرد و یا حداقل یک روز حکومت را به رسم اعتراض تحریم کرد. حالا دیگر نقش رهبران گرگ صفت قومی جهاد و مقاومت که بر مسیر باج گیری بر سکوت سیستماتیک حکومت دوران می کردند مانند آفتاب بر همه معلوم است مگر اینکه شما هم بدلیل هم سمتی و همزبانی بودن چشمان تان را بسته کنید.
2- همه ای اعضای حکومت در تلاش تقسیم وزارت ها و نهادهای عایداتی دولت شدند و به گونه زنجیره ای منابع ثروت را میان هم تقسیم کردند و شما های که بنام قوم در دفاع از آنها هنوز هم جنگ فیسبوک و تیوتر به راه می اندازید نه تنها که گرسنه و آوره اید بلکه رهبران تان بنام شما و از حق شما ملیاردر شدند کافی است به گزارش های سیگار و سایر نهادهای تحقیقاتی علیه فساد سر بزنید . در گوگل به قدر کافی موجود است.
3- هم تیمان اشرف غنی که به قدر کافی از منابع ثروث فربه شده بودند ,بجای مدیریت اداره عامه و شکست های زنجیره ای دپلوماسی و جنگ ,در تلاش مجاب شهوانی در بدل پست های دولتی شدند و یک شبه تعداد از دخترخانم های جامعه مدنی از پس کوچه های کابل به پست های رهبری نهاد های کلیدی “حتی” امنیتی و دفاعی رسیدند. در این میان برخی از نزدیکان ارگ که داری جایگاه محفوظ در ارگ بودند و تعداد شان هم به پست های بلند دولتی راه یافتند وظیفه هماهنگی دوشیزه های خوش صورت به برخی مشاورین ارشد اشرف غنی و مخصوصا دفتر فضلی را بر عهده داشتند.
4- شورای امنیت ملی بجای طرح پالیسی های معقول ملی,مخصوصا در بعد امنیت, جهت انحراف افکار عامه جنگ قومی را از طریق فیسبوک چلونکی ها به راه انداخته بود که تهداب آن در زمان ماموریت حنیف اتمر گذاشته شد و در دوران حمدالله محب بیشتر از پیش توسعه یافت. همزمان شورای امنیت ملی یک لیست طویل از کارشناسان آتشین تلویزیونی که برخی از آنها هنوز هم نزد شما شخصیت دلسوز و قهرمان است, برخی از مدیران رسانه ای و ژرنالیستان و از قماش ارباب جامعه مدنی نیز داشت که برای آنعا ماه وار معاش میداد تا به فرمایش حکومت مخصوصا (دفتر رسانه های حکومت) در رسانه ها صحبت کنند و بحث های سیاسی را بیشتر رنگ قومی و تباری بدهند.
5- دفتر فضلی و محب با ترفند تطمیع مالی و امتیاز معرفی اعضای خانواده برخی مدیران ارشد رسانه ای در پست های دولتی توانسته بود یک قسمت از رسانه ها را کنترول کند تا بیشتر تعفن رسوایی فساد حکومت سر به آسمان نکشد. مطمئین هستم این مدیران رسانه و نهاد های جامعه مدنی که رفت آمد گرم به ارگ,دفتر فضلی و محب داشتند و این متن را می خوانند با وجدان آشفته و شاید ناراحت روبرو باشند.
در نتیجه بار شکست دستاوردهای ٢٠ ساله گذشته قربانی حرص رهبران جهادی و سیاسی بود که همواره تحت مدیریت فضلی و محب باج گرفتند و امتیاز به دست آوردند و در فروپاشی نظام مساویانه تحت مدیریت سه ضلعی جمهوریت اشرف غنی نقش داشتند و ما های که هنوز هم گرم معرکه قومی هستیم و یکسره همدیگر را تکفیر می کنیم.
درود
- یکشنبه 22 دلو 1402
- 4:51 ب.ظ
- بدون نظر
- کدخبر:10838
- حوزه: تازه ها
چرا حکومت سقوط کرد و ما در آن چی نقشی داشتیم؟/ نصیر فیاض
در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید
لینک کوتاه خبر:
https://mfabbehsud.com/parsinews/?p=10838
- پربازدیدترین ها
- داغ ترین ها