میر یزدان‌بخش بیسوتی{قسمت دوم}:برگردان به فارسی: عباس دلجو

میر یزدان‌بخش بیسوتی{قسمت دوم}:برگردان به فارسی: عباس دلجو

اما دوست محمد خان از این که می‌دید در میان کوهای متروک و خطرناک هزاره‌، رئیسی که توانا در شورا و شجاع در میدان نبرد می‌باشد و قدرت خود را در هر جهت گسترش می‌دهد، سخت در هراس بود. آن‌هم نه قدرتی زودگذر، بلکه قدرت با دوامی را نوید می‌دهد که توسط نبوغ برتر پرورش یافته و با حسن‌نیت تثبیت شده است. دوست محمد خان می‌دانست که شیعیان کابل همان‌طوری که ابزار تعالی او بودند، ممکن است ابزار انحطاط او {نیز} شوند. آن‌ها {شیعیان کابل} که قبلاً بسیار قدرتمند بودند، اگر میر یزدان‌بخش به آن‌ها بپیوندد، {قطعا} قوی‌تر می‌شوند.
{بناء} او امنیت خود را فقط در نابودی میر یزدان‌بخش می‌دید. به همین خاطر {نابودی او را} برنامه‌ریزی کرد. او با بهره‌مندی از صمیمیت میان خود و شیعیان {کابل}، به آن‌‎ها خاطرنشان کرد که شخصیت میر یزدان‌بخش را بسیار ارج می‌نهد و می‌خواهد با او آشنایی شخصی برقرار کند و از آن‌ها خواست تا از نفوذ خود برای ترغیب میر{یزدان‌بخش} به بازدید از کابل، استفاده کنند.
آن‌ها {قزلباشان} با میر یزدان‌بخش ارتباط برقرار کردند. دوست محمد خان برای او {میر یزدان‌بخش} قرآنی مُهر کرده ای را به عنوان تعهدی جدی برای امنیت او فرستاد. شیعیان نیز پیشنهاد امیر کابل را ضمانت کردند. میر یزدان‌بخش که تا آن زمان با افغان‌ها{پشتون‌ها} درگیر نشده بود، چون از کسی که هیچ دلیلی برای دشمنی نداشت، متوجه {حقه او} نشد و تصمیم گرفت که به دیدار دوست محمد خان برود و با حساب و کتاب، مقدمات {دوستی} را در رابطه با بیسوت فراهم کند که برای طرفین سودمند باشد.
یکی از همسران میر (دختر یکی از سرداران دای زنگی) به او هشدار داد که به تنهایی به کابل نرود. این بانوی با درک و خصلت مردانه، عادت داشت که لباس مردانه پوشیده، مسلح و سوار {بر اسپ} شوهرش را در سفرهایش همراهی کند. او در کنار شوهرش در میدان جنگ می‌جنگید و در مجالس به او کمک می‌کرد. معمول بود که او در هر مناسبت به میر توصیه می کرد که هرگز خود را در اختیار قدرت افغان‌ها قرار ندهد.
میر هزاره در این مورد به نصیحت خانمش گوش نداد. خانم میر با وجودی که ذهنش هر فاجعه‌ای پیش‌بینی می‌کرد، نتوانست میر را از هدفش منصرف کند، {اما} شوهرش را {تا کابل} همراهی کرده و وفاداری خود را نشان داد. این زوج که به کابل رسیدند، مورد استقبال دوست محمد خان قرار گرفتند. اما در اولین فرصت مساعد، میر یزدان‌بخش و همسرش را زندانی کردند.
Charles Masson, Narrative of Various Journeys in Baloochistan, Afghanistan, and the Punjab, vols 2. Pp 300 – 301 – London, 184

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *