مردم هزاره و خراسان بزرگ عنوان کتابی است که به تازگی در ایران منتشر شده است. نویسنده این کتاب محمد تقی خاوری شاعر ونویسنده ایرانی است.
طبق آنچه در مقدمه کتاب آمده ، این کار حاصل سالها تلاش و پژوهش نویسنده، در مورد مردم نژاد هزاره در ایران و افغانستان است.
در بخش اول نویسنده نگاهی دارد به وضعیت جغرافیایی منطقه هزاره جات و در قسمت دیگری از کتاب به شناخت منشأ قوم هزاره اشاره شده و این موضوع نسبتاً به طور مفصل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
ظهور دین اسلام و وضعیت هزاره ها در این دوران و این که چرا به این مردم هزاره می گفتند، بخش دیگری از کتاب را شامل می شود که نویسنده نقل قولهای متعددی را هم از قول مردم هزاره و هم ازدایره المعارف های گوناگون آورده است.
پیدایش
در باره پیدایش اصطلاح هزاره ، نظرات گوناگونی نقل شده است. نسبت قوم هزاره و اینکه هزاره ها از چه نژاد و ریشه ای هستند، بخش دیگری است که نویسنده به آن پرداخته است.
محمد تقی خاوری، این نظر را که برخی محققان هزاره ها را از اعقاب چنگیز خان مغول می دانند “واهی” دانسته و معتقد است که ساختار قومی هزاره را ششصد و به روایتی هفتصد طایفه متفاوت شکل می دهد و از نظر نویسنده، غیر ممکن که این همه طوایف متنوع، نشات گرفته از سلسله قومی مغول باشد.
بخش دیگر کتاب، به هزاره های ایرانی می پردازد. نویسنده در این بخش به ورود هزاره ها به ایران و زمان مهاجرت آنها پرداخته است.
طبق اسنادی که نویسنده به آنها استناد کرده، هزاره ها در سه مرحله، “زمان نادرشاه افشار، ناصرالدین شاه قاجار بعد از کشتار هزاره ها توسط عبدالرحمان” به ایران مهاجرت کرده اند.
تابعیت
در مورد تابعیت ایرانی هزاره ها، نویسنده به اسنادی اشاره می کند که بر اساس هزاره هایی ساکن مشهد، بوده اند پایبندی شدیدی به مذهب تشیع داشتند و این سد محکمی در برابر تاخت و تاز ترکمنها و ازبکها بوده است.
آنگونه که در کتاب آمده، به همین علت دولت وقت افغانستان مدعی تابعیت هزاره های خراسان شد ولی دولت ایران آنها را تبعه ایران شمرد و تابعیت افغانی آنها را انکار کرد.
به روایت کتاب “مردم هزاره و خراسان بزرگ”، سپس رضا شاه نام این قوم را از “هزاره” و “بربری ” به خاوری تغییر داد.
در بخشهای دیگری از کتاب “مردم هزاره و خراسان بزرگ”، به حمله عبدالرحمان خان، پادشاه افغانستان به منطقه هزاره جات، مذهب تشیع در میان هزاره ها، زبان و ادبیات فولکور هزارگی اشاره شده است.
نویسنده در مقدمه کتاب ، اثر خود را “اولین پژوهش در باره تاریخ هزاره های ایران ” شمرده است.