زندگی نامه حجة الاسلام والمسلمین مولوی علی نظر

یکی از روحانیون فاضل، با تقوا، مدرس، مخلص و خدمتکار، گران ترین سرمایه اش را که عمرش بود، در راه کسب معارف اسلام و تبیلغ آن، مصرف نمود. و سال ها زحمت و مشفقت تربیت طلاب علوم دینی را، به عهده داشت و طلاب باسواد، پاک و فعال تحویل جامعه داد،(1350-1290ه.ش)ایشان عالم برجسته،مدرس توانا فقیه دانا وصبور شخصیت خدمت گذار به دین وجامعه بود، او جناب مولوی علی نظر بود.

تولد/تحصیلات

مولوی علی نظر، فرزند غلام حیدر، درسال۱۲۹۰ه.ش، در روستایی حسنی  برج، از توابع دره صوف(دره یوسف)سمنگان دریک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود شد، دوران طفولیت را در این روستا، سپری نمود و در سنین جوانی، با تشویق پدرش، رهسپار مکتب خانه محلی گردید. کتاب های فارسی، قرآن کریم، خواندن ونوشتن را آموخت،  بعد از روند فراگیری سواد ابتدائی، نزدآیت الله شیخ محمد نبی کربلای، ادبیات عرب، صرف ونحو را شروع نمود،  بعد از سال ها تحصیل در حوزه علمیه کمج، رهسپار مدرسه دینی سرولنگ می­گردد، در آن از رونق خوبی بر خوردار بود و افتخار شاگردی آیت الله حاج شیخ میرزا حسین مشغول سطوح عالیه فقه واصول گردید، ایشان مدرس مجرب در دروس ادبیات عرب: صرف، نحو، فقه واصول شده بود(شیخ عبدالله کربلایی،1398)[1].

تأسیس مدرسه دینی

مولوی علی نظر، می­دید درشرائط حاکم برکشور، که از یک سو مطبوعات، چاپ و قلم آزاد نیست و از طرف دیگر، حساسیت نظام شاهی، نسبت به تشکیلات اسلامی شیعی، بیش از حد حساس بوده است،  برای حفظ مکتب حیات بخش اسلام،  جز تأسیس مدارس دینی، چیز دیگر باقی نمانده است، بادرک حساسیتِ دولت محمد ظاهرشاه، سنگ بنایی مدرسه دینی را می­گذارد، در حالی که صدر اعظم افغانستان، محمد هاشم خان،”اخته” در طی پندار ها فرمان؛ مکتوب صادر نموده بود، به خصوص مردم هزاره را از ورود به مکاتب و دانشگاه ها، ممنوع قرار داده بود.

مولوی، با دیدن سرگردانی مردم، وضع نادرست و بی جایی طلاب وعدم محل مناسب برای تبلیغ و تدریس، به این فکر افتاد که باید مدرسه دینی ساخته شود، خوش بختانه،  به اثر تشویق بی شائبه مردم محل و بخصوص، بزرگان  قریه حسنی برج، اقدام به تأسیس مدرسه دینی نمودند. مولوی در10سنبله سال1325ه.ش سنگ بنایی تأسیس مدرسه دینی را گذاشته بود.

غلام علی حسن زاده مؤلف کتاب، آشنایی با حوزه های علمیه شیعیان افغانستان می گوید: مولوی علی نظر مدرسه دینی را در قریه حسنی  برج در سال ۱۳۲۵ه.ش تأسیس نمود،(حسن زاده122:1390 )[2]  ایشان مدت زمانی، مشغول  فعالیت، تربیت و تعلیم طلاب علوم دینی بوده که زیر نظر شخص مؤسس اداره می­شد؛ در ادامه ایشان در مورد زندگی مولوی علی نظر، چنین  ابراز نظر می­نمایند: وی درآغاز،سه اطاق ساخته بود بعدها روندکاری را ادامه دادند به شکل وسیع تری بنایی مدرسه بنا شد.

ایشان، بعد از تأسیس مدرسه دینی، تدریس دروس حوزوی را شروع  نمود که  تعداد زیادی از شاگردان، از اقصی نقاط دره صوف و ولایات همجوار، مردم، فرزندان خویش را، برای درس خواندن به مدرسه، می­فرستادند، لذا این مدرسه،  سال ها مرکز بزرگ فقه و اصول در عصر و زمان خود شد.

شاگرد پروری

مولوی علی نظر، لحظه ­ای از آموزش  طلبه ها، کوتاهی نمی­کرد، او برای بسط وگسترش علم و دانش، در بین مردم، اهمیت زیادی قایل بود و شاگرد پروری را یک اصل می­دانست، از جمله  علمایی  بزرگ و شخصیت های  علمی که  در این مدرسه، درس خوانده اند و امروز صاحب نام و نشان هستند که افتخار مردم شیعه و هزاره به شمار می­روند قرار ذیل اند:

  • 1- آیت الله شیخ عطاالله توسلی- خواجه بلند بهسود.
  • 2- آیت الله شیخ موسی اخلاقی- خواجه بلند بهسود.
  • 3- آیت الله شیخ محمود فیاض- قریه گلوانسای.
  • 4- آیت الله سید احمد نجفی- پسقول.
  • 5- حجت الاسلام شیخ محمد حسین مجاهد.
  • 6- حجت الاسلام شیخ فاضل -گردنه.
  • 7- حجت الاسلام شیخ بختیاری فصیحی.
  • 8- حجت الاسلام شیخ پیوند سعیدی- قریه طور.
  • 9- حجت الاسلام شیخ محمد علی نظری- گلوانسای.
  • 10- شیخ غلام رسول عارفی-حسنی
  • 11- ملا محمد علی کربلایی
  • 12- ملا قاسم عالمی.
  • 13- سید عادلی وکیل.
  • 14- شیخ غلام محی الدین شریفی.
  • 15- سید سکندر وکیل.
  • 16- استاد محمد طاهر مفید- قطغن.
  • 17- مولوی محمدموسی مروج.
  • 18- شیخ صفدر علی کربلای- خواجه بلند.
  • 19- شیخ غلام رسول محقق -سرپلی.
  • 20- شهید حاج دولت حسین- پشت بند ولایت سمنگان…

صد ها شاگرد لایق و خردمندی که  امروزه  در سطح  کشور و جهان  اسلام از شهرت و اعتبار ملی و علمی بر خوردار هستند،(توسلی،طلوع193:1399)[3] که در این مدرسه دینی، نزد مولوی علی نظر و شیخ عبدالحسین(آخوند زوار) تلمذ نموده اند.

دعوت

از بدو تأسیس مدرسه حسنی، از نظر قدمت جز نخستین مدارس دینی شیعیان، در دوران پسا امیر عبدالرحمان جابر به شمار می­رود، مولوی علی نظر می­دید طلاب بیشتری در این حوزه علمیه گرد آمده نیاز است تا اساتید خوب تری در سطح منطقه پیدا نماید،آیت الله شیخ عبدالحسین(آخوندزوار) چنین می­فرماید: مردم روستایی حسنی برج در کنار بید دوات(بید قدیمی)، در تابستان سال1327 ه.ش جشن میلاد نیمه شعبان امام عصر(عج) را گرفته از من برای سخنرانی در این روستا دعوت شده بود، من آنجارفته سخنرانی گردم، مولوی علی نظر و ملا غلام رسول هم در آن ییلاق بود، بعد از ختم محافل رسماً مولوی علی نظر از من درخواست وخواهش نمود در مدرسه حسنی تشریف بیاورد برای طلاب آنجا درس حوزی بگوید، وقت من در مدرسه حسنی برج آمدم طلاب از سراسر شمال جمع شدند ،(توسلی، طلوع 194:1399)[4]حوزه علمیه حسنی رونق تازه پیدا گردند، شیخ محمد طاهر مفید شاگرد قدیمی مدرسه حسنی برج، در خاطراتش(ازجنگ آغلی تا تورنتو،1402)[5] ، در قسمت(61) چنین می­نویسد از ورود شیخ عبدالحسین(آخوند زوار) به مدرسه حسنی برج این مدرسه مرکزیت مدارس ده گانه دره صوف گردیده بود.

دیدگاه بزرگان

سید حمیدالله جعفری نویسنده و پژوهشگر، در مورد مدرسه حسنی برج و مولوی علی نظر، چنین ابراز نظر می­نماید: برادر عزیزم (طلوع) بنده جد شما مولوی علی نظر را دیده بودم، عالم عامل، متقی و پرهیزگار بود،  او مؤسس حوزه علمیه حسنی برج و کسی  بود، که آیت الله شیخ عبدالحسین (آخوند زوار) را برای فعالیت بیشتر وگسترش مکتب تشیع، در مدرسه  حسنی دعوت نمود، این دعوت، تواضع  وفروتنی آن بزرگوار را نشان می­دهد، خود شما همین حالا، شاهد هستید، آقایونی که مدرسه دینی دارند، تمام سعیی آنها، در حفظ مدرسه شان می­باشند، در مدرسه طلبه باشد یا نباشد، فعالیت دینی باشد یا نباشد، اهمیت  ندارد، آنچه برای آنها مهم است، این است که مدرسه از دست آنها بیرون نشود. اما آن مرد بزرگ، سعی و تلاشش، در هر چه فعالتر شدن مدرسه دینی بود، در دست هرکسی که قرار داشته باشد مهم نیست، چنان که شاهد بودم که  مدرسه، کاملاً  از  دست او خارج شده  بود. اکنون بر شماست که در مورد زندگی آن مرد  بزرگ  علمی، تحقیق  کنید  و آن  را در اختیار همگان  قرار دهید،  نگذارید،  یاد آن مرحوم  به  فراموشی سپرده شود.

حوزه علمیه حسنی برج درسال های۱۳27-1328ه.ش، توسط شیخ عبد الحسین (آخوند زوار) که از شاگردان آیت الله حاج شیخ میرزا حسین بود، توسعه داده شد و به صورت مرکز علمی و فرهنگی کامل در آمد و نامش[مدرسه علمیه علی ابن ابیطالب)] نهاده شد. این مرکز علمی وفرهنگی، نقش زیادی در باورهای دینی واعتقادی وسازماندهی مردمی علیه کمونیستهای متجاوز ایفا نمود.

خوش طبعی

شیخ عبدالله کربلای خواجه بلند، می­گوید: مولوی علی نظر، فرد ساکت و آرام بود و از نظر اخلاقی، متواضع، فروتن وخوش بر خورد و خوش طبع  بود، در همه حال، تواضع را از دست نداد، و هیچ گاه نگذاشت، بیماری غرور ومرض خود برتربینی، که سزوار هیچ انسانی نیست، به خصوص روحانیون، در او وجود داشته باشد، تا رفتارش با مردم تغییر کند. اگر مرض برتربینی، در انسان راه یابد، آن انسان درون صفت خواهد بود. مولوی، با مردم، به خصوص کودکان وشاگردانش، بر خورد نیکو داشت.

مولوی، اخلاق معاشرت دوران استادی اش، بهتر از دوران طبلگی اش بود، رفتار و برخورد گرمش، در زمان پیش نمازی، خوبتر از دوران سکونت در گوشه مدرسه بود،  بر خلاف عده­ای که اگر دست شان به نان ونوای برسد، تغییرمی کند. مولوی از نظر تقوا وتدین نیز فرد باتقوا و پایبند به دین بود، می­کوشید کار، کردار وگفتارش،  بر اساس موازین شرع باشد، کوشا ومسؤلیت پذیر بود، او برای بسط وگسترش علم ودانش، در بین مردم، اهمیت زیاد قائل بود.

آهنگ دیار بلخ

مناطق هزارستان بویژه دره صوف، از زمان یورش امیرخشن جلاد عبدالرحمان خان، تا دوران استبداد ظاهر شاه و داود خان، علاوه بر محرومیت از امکانات عادی، تحت انواع فشار های تبعیض وسرکوب روانی نیز قرار داشت، مردم علاوه بر ناتوانی درتأمین امکانات زندگی خویش، قحطی و خشک سالی طبیعت  موج دیگری از  فشار روی روحیه ی مردم هزاره ایجاد کرد.

مولوی علی نظر، می­دید وضعیت مردم هزارستان،  بخصوص دره صوف،  رو به بهبود نیست، جرم و جریمه دولت، از یک طرف و فشار خشک سالی طبیعت،  ازطرف دیگر، در سال1349ه.ش که به(سال بنگلدیش) معروف است،  بنا به دعوت مولوی خدا نظر دالانِ، پل برق(بوینه قره)، آهنگ سفر دیار بلخ می­کند،(توسلی، طلوع 257:1395)[6] به شهرمولا علی(ع) مزار شریف آمده و در قریه یکه توت(قلعه رمضان خان) مسکن گزین شد، که بعد از یک مدت طولانی نسبت مریضی که عاید حالش گردیده بود، به تاریخ3 اسد سال1350ه.ش به رحمت حق پیوست و در قبرستان کهنه یکه توت به خاک سپرده شد،(دمی با نشته توسلی)[7].

روحش شاد،یادش گرامی باد.

محمدنایب علی توسلی،دره صوفی

[1] شیخ عبدالله کربلایی، – قریه خواجه بلند بهسود، روزگاری هم نشین مولوی بوده،1398.

[2] علی حسن زاده، (1390)آشنایی با حوزه های علمیه شیعیان افغانستان، انتشارات دارالتفسیر قم.

[3] توسلی، طلوع،(1399)دره صوف در گذر بحران تاریخ، انتشارات بیهقی بلخ

[4] توسلی، طلوع،(1399) دره صوف در گذر بحران تاریخ، انتشارات بیهقی بلخ.

[5] خاطرات شیخ محمد طاهر مفید، صفحه رسمی رسا مفید قسمت”61″ (از جنگ آغلی تا تورنتو،1402).

[6] توسلی، طلوع،(1395) سیمایی برازندگان دره صوف انتشارات بیهقی بلخ.

[7] توسلی، محمدنایب علی، وئبلاگ دمی باتاریخ. برخی از نبشته های توسلی،دره صوفی.

 

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://mfabbehsud.com/parsinews/?p=10404

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

پیشنهادی: