العلماء مصابیح الارض وخلفاء الانبیا[1]– رسول اکرم(ص) تاریخ معاصر جامعه هزاره وتشیه افغانستان همانند تاریخ پیشینهیی شان پر افتخار و پر فروغ است، که همچون آفتاب در انظار همگان نو به نو میدرخشند، چنانکه برهمگان روشن است، اسم گروه قومی و مذهبی، بنا بر مقتضی روحیات متعالی، انسانی و آموزه های والای دینی، همواره با ارزشها و مفاهیم ارجمند، مثل عدالت خواهی، اخلاق مداری، فرهنگ دوستی، دانش اندوزی و همگرایی گره خورده است، باوجود اینکه ابعاد شخصیت علمی آیت الله شیخ محمد موسی اخلاقی بسیار گسترده و چشمگیر است، چنانکه باید، شناخته میشد، که نشد(1369-1288) این نشان میدهدکه ایشان گمنام میزیسته و از این رو، کمتر سر زبانها بوده است. اما از باب [ما لایُدرک کُله لایُترک کُله] زندگی نامه ایشان عجالتاً و با کمبودن وقایص، به شرح ذیل تنظیم شده است.
ولادت
آیت الله شیخ محمد موسی اخلاقی، درسال 1288ه.ش در یک خانواده متدین، مذهبی و روحانی در روستایی خواجه بلند، علاقه داری دره صوف، از توابع ولایت بلخ باستان، چشم به جهان گشود، پدرش ملا عوض کربلای، انسان پرهیزگار و موجهی بود، که با کار و تلاش از طریق زراعت و مالداری، امرار معاش می کرد و روزی حلال به دست میآورد. محمد موسی دوران کودکی را، درآغوش گرم خانواده گذراند اخلاقی در نخستین سال های پادشاهی امان الله خان نو جوانی بود و از سن7 سالگی شامل مکتب خانه محلی گردید، نزد ملا فیض محمد، سید قدم آخوند که از علمای وقت بود، به فراگیری درس خانگی مشغول گردید، سپس او خواندن ونوشتن وکتاب های نصاب الصبیان صرف میر ونحو کتاب شرح ملا جامی وسیوطی را ملا غلام علی کربلایی آموخت.
در سال 1302 شامل حوزه علمیه سرولنگ گردید ادبیات عرب از جمله الفیه ابن مالک، مغنی، مطول تفتازانی را نزد آیت الله حاج شیخ میرزا حسین، سپس اصول ومطول نزد آیت الله سید عالم بلخاب خواند.
مهاجرت اول: درسال1317ه.ش، به منظور ادامه تحصیلات سطوح عالیه، راهی کشور ایران، ساکن مشهد مقدس گردید، در مشهد دوتن از اساتید ممتحن، به نام های شیخ هاشم و شیخ قاسم قزوینی، از ایشان امتحان میگیرند و نمره (20) میدهند و میگویند، تو طلبه یی فاضلی هستی. امتحان ورودی ایشان از آن رو حایز اهمیت است، که پیش از ورود ایشان به حوزه علمیه مشهد، عده یی زیادی از اساتید ایرانی، میگفتند که این بربری ها خوب درس نمیخوانند و نمی فهمند، اما پس از ماجرای امتحان اخلاقی، این نگرش حاکم در فضای حوزه علمیه مشهد، تغییر کرد و اساتید به همدیگر میگفتند: قضیه آن طور که ما باور داشتیم هم نیست؛ طلبه های بر بری هم خوب درس میخوانند و هم خوب میفهمند، ایشان چهار سال در مشهد مقدس،تحصیل می کند، که دراین مدت، کتابهای ادبیاتی مثل سیوطی، مغنی، مطول، لعمه، اصول فقه و مختصر را نزد ادیب نیشابوری، به صورت پرداخت اجرت، فرا میگیرد؛ سید احمد نهنگ، از دیگر اساتید ایشان است، که اخلاقی لمعتین، رسائل و مکاسب را در محضر ایشان تلمذ کرده است.
اخلاقی، با ادیب معروف، حجت هاشمی خراسانی، هم مباحث بوده است و در این خصوص میفرماید: در اوائل، حجت هاشمی قوی بود، ولی بعد ها من از او قوی تر شده بودم. ایشان در سال 1332ه.ش راهی نجف اشرف شدند، تا تحصیلاتش را ادامه دهد و هم از فیوضات معنوی زیارات ائمه معصومین cبی نصیب نباشد. درنجف اشرف، در مدرسهی کوچک آخوند، مقیم میشود و در اولین فرصت، کفایت الاصول را پیش سید صدرا باد کوبهی میخواند و سپس دروس خارج فقه و اصول را در محضر آیت الله خوئی Hادامه میدهد، پس از سیزده سال تحصیل در نجف، درسال1345ه.ش به وطن برمیگردد.
مهاجرت دوم: اخلاقی، پس ازمراجعت از نجف، به مدت سه سال در زادگاه خود، در منطقه خواجه بلند و چهارده دایمیرداد، سکنی گزید و به تدریس مشغول شد، درسال 1348 مجدداً وطن را به مقصد نجف اشرف ترک کرد.
تدریس
اخلاقی، تدریس را از همان زمانی که خود در منطقه، در محضر ملایی محل و دیگر اساتید، شاگردی میکرد، در سن13سالگی تدریس را شروع کرده بود. ایشان در اولین باز گشت از نجف اشرف، در منطقه به تدریس پرداخت و شادگردان بسیاری تربیت کرد. مجموع شاگردان در طی این سال ها، به تناوب به تعداد (50،30،20) نفر میرسیدند که مناطق دور و نزدیک مانند بلخاب، یکاولنگ و سراسر دره صوف، گرد هم آمده بودند و مشتاقانه از محضر آیت الله اخلاقی دانش دینی میآموختند. ایشان در نجف و مشهد، نیز از تدریس دست بر نداشت و شخصیت های علمی، چون آیت الله اسلامی شهرستانی، سابقه شاگردی ایشان را در نجف اشرف دارند.
آن طوری که شاگردان ایشان از جمله آیت الله اسلامی شهرستانی وکسانی دیگر میگویند: آیت الله اخلاقی در ادبیات عرب هم سطح علامه مدرس افغانی eبوده است،(توسلی،طلوع333:1395)[2] استاد در طی عمر شریف خود صد ها شاگرد تربیت کرد. این شاگردان همانند آیت الله شهید شیخ سلطان مزاری،آیت الله شیخ محقق قره غجله دولت آباد، استاد صادقی نیلی، شیخ علی اکبر مهدوی و…امثال ایشان مصدرخدمات و تحولات بزرگ سیاسی، علمی و فرهنگی و جزءشخصیت های علمی بسیاری بر جسته کشور گردیدند.
یکی از ویژگی های علمی تدریس آیت الله اخلاقی، که در آن روزگار بسیار مهم و بی سابقه ی این بود، که مطالب را به صورت دسته بندی شده، عینی سازی وکار بردی ارائه میکرد. این روش سبب میشد تا طلاب باپشت سرگذاشتن برخی ازکتب مقدماتی ادبیات عرب، خود به ترجمه آیات و احادیث بپردازند و اعتماد به نفس بیشتر برای پیشرفت کسب کنند. در مجموع ایشان درمنطقه مدت که ساکن بود، از تدریس غفلت نورزیده است.
منزل ایشان مدرسه بود
در تمام سالهای که آیت الله اخلاقی در منطقه تدریس می کرد، منزل ایشان محل تجمع طلاب علوم دینی بود، منزل ایشان برای طلاب علوم دینی مدرسه بود و شیوه اسکان و مخارج طلاب بدین شکل بود که هر یک از طلاب، با هزینه شخصی خود میآمدند، در همان قریه زندگی استاد اخلاقی، یا در قریه های نزدیک همجوار، در مساجد،تکایا و مهمان خانه های مردم، خوابگاه داشته و مشغول درس میشدند؛ طلبه ها همانند اعضای همان خانواده، مورد احترام بودند، که این بیانگر حوصله و انگیزهیی نیرومند شخص آیت الله اخلاقی و دیگر میزبانان طلاب میباشد که در مقایسه با روزگار کنونی، میتوان آن دوره ها را از نظر ارزش اسلامی، طلایی ترین و ناب ترین دوره ها دانست[3].
تبلیغ
یکی از رسالت های که آیت الله اخلاقی، بدان اهتمام داشت، مسأله تبلیغ و نشر معارف دینی بود، ایشان در این خصوص، فرمود: بسیار منبر میرفته، احادیث خوب و مضامین زیبایی، برای تبلیغ انتخاب میکرد، علاوه بر این به شاگردانش نیز توصیه های اکید میکرد، که از مسأله تبلیغ غافل نشوند و همواره تشویقات ایشان، به عنوان مهمترین عامل تحرک طلاب، برای حضور، در عرصه تبلیغی این بود که خودش منبر میرفت.
بنا بر این، طبق گفتهی کسانی که از جریان تبلیغ و تدریس استاد، مطلع بودند، طلاب علاوه بر ایام محرم و مناسبتهای خاص، در ایام جمعه، نیز به طور مرتب به وعظ خطابه و روضه خوانی میپرداختند و مخصوصاً، روز جمعه خوانی، که ابهت خاصی داشته و معروف به جمعه خوانی بوده است.
شخصیت اخلاقی ومناعت طبع
در باب شخصیت آیت الله اخلاقی، همین بس که همگان به نیکی از او یاد میکنند. ایشان با سختی و دشواری درس خواند و به ساده گی زندگی کرد. و هیچگاه برای تأمین امکانات اقتصادی، چه در هنگام تحصیل و چه پس از تحصیل، دست به سوی هیچ کس دراز نکرد. ایشان بر خلاف روش معمول و رایج طلاب، هیچگاه به جمع آوری وجوهات شرعیه اقدام نکرد، درحالی که از سوی آیت الله خوئی eمجوز رسمی جمع آوری وجوهات را با خود داشت. در زمانی که ایشان در مشهد مقدس تحصیل میکرد. به طلاب آن زمان شهریه نمیدادند و فقط در طول سال 1الی2 بار مساعده اندکی از سوی حوزه، برای طلاب پرداخت میشد؛ ایشان فقط با هزینه اندکی که سال یک بار، از سوی پدرش از افغانستان برایش میرسید، درس میخواند، به خاطر کمبود هزینه، تقریباً همه ساله به منطقه سنگ آتش مشهد که تعداد از کارگران افغانی آنجا بودند، میرفت کار میکرد، با برداشت غله جات از قبیل گندم و جو، آخر الامر، چند من غله گندم یا جو که بیشتر جو را انتخاب میکردند، از اینکه مقدار جو زیاد تر میشد، به عنوان حق الزحمه میگرفت، به نانوائی تحویل میداد، تا برایش نان بپزد؛ ایشان به دلیل اشتیاق فراوان به درس، به درس ادیب نیشابوری، که در بدل پول بود، شرکت میکرد و از این بابت ماهانه 3/4تومان حق الزحمه، پول پرداخت مینمود، تا بتواند در طول سال، در حلقهی درس ایشان شرکت کند. خلاصه شخصیت آیت الله اخلاقی و زندگی زاهدانه ایشان، سبب شده بود،(توسلی، طلوع288:1399)[4] تا مردم به ایشان احترام ویژه یی قائل باشند، به گونهیی که هرگاه در محلات رفت و آمد میکرد، کسانی که از دور صدا می کردند که شیخ کربلایی، با شما کار داریم، وقتی نزدیک میآمدند، فقط دست ایشان را میبوسیدند و برمیگشتند.
غروب غم انگیر
آیت الله اخلاقی، وطن را به قصد نجف، ترک کرد، مدت مدیدی در نجف اشرف زندگی کرد، دیگر به وطن برنگشت، تا اینکه در روزسه شنبه، ستاره عمر آیت الله اخلاقی، غروب کرد، حوزه علمیه بزرگ نجف را به سوگ نشاند، او به تاریخ17 قوس سال 1369 بر اثر خفگی گاز، در سردابه (زیر زمینی) به عمر81 سالگی به رحمت حق پیوست، پیکر این عالم ربانی، در نجف اشرف چنان تشییع شد که جنازه هیچ یکی از علما تا آن روز تشییع نشده بود،( هفته نامه تفاهم8:1399)[5].
[1] نهج الفصاحه،(کلمات فصار رسول اکرم (ص) ص580 (نرم افراز)
[2] توسلی، طلوع،(1395) سیمایی برازندگان دره صوف انتشارات بیهقی بلخ.
[3] دره صوف سر زمین آزادگان – http://www.dari-suf.blogfa.com
[4] توسلی، طلوع،(1399)دره صوف در گذر بحران تاریخ، انتشارات بیهقی بلخ
[5] هفته نامه تفاهم ملی، شماره 2 صفحه 8 سال: 1399.