زندگی نامه آیة الله حاج شیخ عطاءالله توسلی

مقدمه

الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ‏ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَة(امام علی(ع))

گوشه از زندگی پر افتخار عالمی از تبار شاگردان مکتب امام جعفر صادق(ع) که تا آخرین روزهای زندگی، غافل از تحصیل، تدریس نبوده و قلم را بر زمین نگذاشت و همواره برای اعتلایی مکتب اهل بیت   عصمت وطهارتbتلاش نمود؛ او آیت الله حاج شیخ عطاالله توسلی بود، ایشان از جمله عالمانی بود که در درس و بحث،  کم نظیر بود و عمر خود را در پاسداری از این مکتب، صرف نمود.

ولادت

آیت الله حاج شیخ عطاالله توسلی، فرزند ملا غلام علی کربلای، در سال1317ه.ش در روستایی خواجه بلند بهسود، از توابع ولسوالی دره صوف بالای ولایت سمنگان، دریک خانواده مذهبی و روحانی، چشم به جهان گشود، پس از سپری نمودن دوران طفولیت، در سن هفت سالگی، فرایند به مکتب خانه محلی رفت، دروس قرآن کریم و بعض کتب فارسی و احکام شرعیه را آموخت.

تحصیل

ایشان وقتی به سن پانزده سالگی رسید، از آنجای که شوق و شعف زیادی به تحصیل علوم دینی داشت، با تشویق پدر بزرگوارش که یکی ازروحانیون برجسته منطقه  به شمار می­رفت، در سال 1335ه.ش وارد مدرسه سرولنگ گردید،که درآن زمان از رونق خوبی، برخورداربود، آقای توسلی، با اشتیاق و علاقه فراوان، مشغول تحصیل گردید وکتب جامع المقدمات، سیوطی و مغنی را به زودی فرا گرفت وحاشیه ملا عبدالله، معالم الدین، لمعتین و قوانین واصول فقه را، نزد آیت الله شیخ عبدالحسین(آخوند زوار)و صوفی مولوی علی نظر، مشغول به تحصیل شد. که در عین حال کتب مقدماتی را خود نیز تدریس می‏کرد. بعد از آن که آخوند زوار و آیت الله شیخ محمدحسین آخوند عرب، به قصد زیارت عتبات عالیات و ادامه‏ی تحصیل، عازم نجف اشرف شدند، مسؤلیت اداره امور مدرسه علمیه‏ی سرولنگ، حسنی برج،  تعلیم وتربیه طلاب، پاسخ گویی به مسائل شرعی و حل و فصل مشکلات دینی مردم را، آیت الله شیخ عطاالله توسلی، به عهده گرفت، و مرجع حل مخاصمات مردم گردیده بود.

سایه حکومت کمونیستی، بر مدارس دره صوف

اوضاع خفقانی حکومت کمونیستی آن زمان، چندان فرصت برای ادامه تحصیل را نمی داد، با روی کار آمدند حکومت کمونیستی در سال 1357ه.ش 1978م، افغانستان شاهد، آبستن حوادث تلخی بود که متأسفانه، با روی کار آمدن حکومت کمونیستی خلق و پرچم در افغانستان، اوضاع کاملاً دیگرگون گردید؛ ولذا سرانجام، گرایش افراطی کمونیستی و مارکسیستی و خصومت با حوزه دِین ، عصبیت و جاهلیت حاکم برعقل و وجدان، و آمادگی حمله ای اتحادیه سوسیالیستی جماهیر شوروی سابق به افغانستان، دست به کار شدند، حکومت خلقی و پرچمی کمونسیتی به رهبر نور محمد ترکی و حفیظ الله امین، تعداد از علما را دستگیر و روانه زندان کرده، سپس به شهادت ­رساندند.

بدین گونه، ستاره بخت و اقبال مراکز علمی حوزوی، پشت ابر های تاریک فتنه کمونیست ها، درحال افول بود؛  وحشت و رعب حکومت کمونیتسی، برمدارس علمیه دره صوف ومناطق هزارستان سایه افگنده بود، دیگر از آن شور و نشاط علمی، خبری نبود، بلکه به جای آن، هرروز خبر نا گوار زندان و شهادت طلایه داران علمی و بزرگان دره صوف، از هر طرف به گوش می­رسید،  علما و بزرگان زیادی را از نواحی مختلف دره صوف، دستگیر و روانه زندان می­نمودند و یا زنده به گور می کردند و به این طربق به شهادت می­رساندند، درآن زمان، به همین دلیل، جهاد علیه کمونیست ها، تازه داشت، شکل می­گرفت، آیت الله حاج شیخ عطا الله توسلی، از سال1357 الی1358ه.ش تفنگ جهاد به دست گرفته، تحصیل خویش را فدای باورهای انقلابی خود ومردمش می­نماید و برای دفاع از ننگ و ناموس وکیان مردمش، روانه سنگر می­شود و با عشق و ایمان و توکل بر خداوند، جهاد را خالصانه و در کنار دیگر مبارزان جانبرکف، شروع می کند، سرانجام وعده خدا تحقق پیدا می­کند وشعار Pوَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ  إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًاO ([1])درگوشه گوشه ای این سرزمین طنین انداز می­شود.

نقل قول ایشان است:([2]) روزی من از جبهه گرم جنگ، به خانه بر گشتم، مردم می­گفتند: بچه ملا غلامی کربلایی، با کار توس پر و تفنگ مزین، آمده، همه چشم ها به من خیره شده بود. مجدداً روانه سنگر شدم، در کوتل غلام علی جان، تمام کارتوس(مرمی)های خویش را خالصانه به طرف دشمن شلیک کردم، که از آنجا شکست حکومت کمونیستی وبیگانگان خارجی رقم خوردند،(توسلی،طلوع،ج1ص1399،28)[3].

مهاجرت

ایشان چندین سال به این طریق، ایفای مسؤلیت نمود، وی در اثر اشتیاق به تحصیل علوم دینی و نبوغ سرشاری که داشت، تا این که در اواخیر سال1358ه.ش با تشویق پدر بزرگوارش، ملا غلامی علی کربلای، به همراه خانواده و برادر خود، محمد ابراهیم توسلی، روانه کشور ایران ساکن مشهد مقدس گردید، در جوار بارگاه ملکوتی حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) مستقر می گردد، ایشان بعد از انجام مراسم زیارت ضریح مطهر، در حوزه علمیه مشهدمقدس، جهت کسب فیض علم و دانش و رسیدن به درجات عالی تر، ماندگار شده  ، دروس سطح را به پایان رساند.

در مشهد مقدس به تحصیل درس خارج پرداخت، وی دروس سطح و خارج را نزد اساتید برجسته ادبیات عرب، شرح لمعه را از محضراساتید ذیل کسب فیض نمودند: آیت الله علی پناه اشتهاری، قوانین را نزد آیت الله ستوده، رسایل و المکاسب را نزد آیت الله حجت هاشمی «خراسانی» کفایه الاصول را خدمت آیت الله حاج واعظ صالحی «نیشابوری»، منظومه را نزد آیت الله شیخ عباس قوچانی،  بدایه الحکمه و نهایه الحکمه را نزد شیخ صدرا بادکوبه‏ی،کفایتین وتفسیر را نزد آیت الله مصباح،آیت الله محقق کابلی و آیت الله فلسفی فراگرفت.

همزمان؛ ادبیات عرب، لمعتین، معالم الدین و رسائل را تدریس می‏کرد، که طلاب زیادی از محضر ایشان استفاده می­نموده‌اند. ایشان هفت دوره کامل، درس خارج را به اتمام رسانیده با تمام معنی یک مجتهد زمان خویش بوده و به مدت بیست سال به طوری مستمر در درس خارج فقه، فقیه فرزانه حضرت آیت الله محقق کابلیK و هم زمان، مدت بیست سال، در درس خارج اصول حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی و پانزده سال در درس خارج فقه قضای، شرکت فعال داشته و خوشه چین خرمن فضل و دانش این بزرگان بوده و ازمحضر ایشان کسب فیض نموده است.

آیت الله حاج شیخ عطاءالله توسلی، ممتحن دفتر مرجع تقلید، حضرت آیت الله محقق کابلی(ره) به مدت 22 سال در ایران و 7 سال در افغانستان، نماینده در امور حسبیه و وجوهات شرعی و حل و فصل دعاوی بین مردم از جمله مسؤلیت های ایشان بوده است.

حضور در صحنه های فرهنگی

آیت الله حاج شیخ عطاالله توسلی با توجه به ضرورت تبلیغ دینی و ادای رسالت و امانت الهی و پرورش دادن انسانهای وارسته، متعهد و فاضل در حوزه علمیه مشهد مقدس و قم، علی الرغم شرائط سخت و دشوار آن دیار، به ترتیب جمعی از طلاب جوان و فرزانه کشور، در کنار درس های حوزه وی ، همت گماشته اند،  اغلب فعالیت های فرهنگی ایشان، در جریان تحصیل، بوده است.

ایشان به شناخت اندیشه های جدید فلسفی، کلامی، مباحث اعتقادی، تحقیق در باره آنها، پاسخگوئی علمی، منطقی، حل مشکلات، اعتقاد کامل داشت، از سودیگر، بر قراری صمیمیت و دوستی در میان مردم  و تشویق اعزام مبلغین جوان و آگاه به مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه در کشور افغانستان؛ تلاش می گرد، خود در عرصة فرهنگی حضور فعال داشته و همیشه در سخنرانی های خود می­فرمود: اتحاد و هماهنگی در بین جوامع ملل خصوصاً افغانستان، یکی از ضروریات مهم  جامعه می­باشد.

شیوه تدریس

در حوزه های علمیه، از دیر باز، شیوه های گوناگون تدریس، در سطح علوو دینی، وجود داشته است، که طی سده های گذشته، در میان دانشجویان علوم دینی، به تجربه ثابت شده است. آقای توسلی با اشراف کامل به نقاط قوت و ضعف، در حوزه های علمیه افغانستان و ایران، با بهره گیری از نیم قرن تجربه وتحصیل، تحقیق، تدریس و درک از محضر فحول فقهای مشهد و قم، شیوه تازه ای پایه ریزی کردند، ایشان در تدریس خویش، ضمن حفظ و احیای امتیازات دروس معمول در حوزه ها، به گزینش درست مطالب وحذف زواید مطالب وقت گیر و بی­ثمر، تأکید دارند و بیشتر به باز پروری ابحاث پر فایده اصول و فقه همت می­گمارند، که از سوی حوزات علمیه مشهد و قم، مورد استقبال همه جانبه قرار گرفت.

از جمله ویژگی های بارز آیت الله توسلی در تدریس، عنایت خاص به اصل«شاگرد محوری» است و روش «استاد محوری» در تدریس ایشان دیده نمی­شد. ایشان ضمن جرأت و میدان دادن به شاگردان در جلسة تدریس، بگونه عملی راه استنباط احکام و جزئیات آن در هر مسأله فرعی را عنوان می­کند. به عبارت روشن تر، ایشان درس ها را دسته بندی می کرد، بلکه می توان گفت: تلفیقی از روش سنتی و شیوه نو نامید، که می­توان در پرورش نیروی انسانی، کار آمد برای حوزه علمیه و بسیار کار ساز باشد.

ویژگی های اخلاقی

آقای توسلی، انسان خوش اخلاق، گشاده رو و خوش برخورد بود، درهیچ شرایطی، اصول اخلاقی را نادیده نمی­گرفت، با وقار و متانت، سخن می­گفت، شیوه برخورد شان  اعم از کوچک و بزرگ یک سان و به آنها احترام قائل بود، به طلاب شخصیت می داد، با آن مقام علمی که داشت، در کرسی تدریس می­نشست و درس ها را دسته بندی شده  به طلاب به طور واضح، تدریس و درس را چندین بار تکرارمی­کرد.

تألیفات

آقای توسلی، از همان آغاز تحصیل در حوزه های علمیه افغانستان ومشهد مقدس، به نوشتن و نگارش تمام درس های خود، پرداخت و با تمام سختی ها و دشواری ها، هرگز از نوشتن دست بر نداشت، لحظه های عمر خود را با شور و شوق و عشق به تحصیل گذراند، آثار به جا مانده از ایشان، مجموعه­ای بیش از 6جلد کتاب چاپ شده  و در اختیار اندیشمندان قرار گرفته اند، از جمله نقد بر آیین وهابیت و مسیحیت، فصول الملهمه، قیام عاشورا الگوی بشر، نقش روحانیت در جامعه وحدت در جامعه مسلمین است.

المحکم فی اصول الفقه، در این مجموعه با بحث استدلالی، مبانی اندیشه اصولی خود را با دید ژرف و عمیق و بکار گیری منطق استدلالی و برهان، در مباحث اصول، به تحقیق پرداخته وکتاب های دیگر حاشیه­ای جامع اصول(رسائل) مرحوم شیخ انصاریH قیام عاشورا الگوی بشر، جایگاه اهلبیت cدرآیه تطهیر، نقش روحانیت در جامعه، تقریرات درس خارج فقه آیت الله فلسفی، تقریرات درس اخلاق آیت الله مصباح و خاطرات آیت الله شیخ میرزاحسین هزاره از زندان دهمزنگ کابل و ده ها آثار دست نویس دیگر، قواعد الفلسفه فی شرح المنظومه از ایشان باقی مانده که به تعداد(9800)صفحه می­رسد.

آقای توسلی، در مدت سال های اقامت در حوزه های علمیه، با تلاش مجدّانه و شبانه روزی، بر قله های علم و دانش دست می­یابند وخودش را با زیور علم و تقوا، می­آراید، در این هنگام بانک Pوَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كَافَّةً  فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَO[4] مؤمنان همگی  نتوانند سفر کنند، چرا از هر گروهی، دسته ای سفر نکنند، تا در کار دین دانش اندوزد (و معارف، احکام اسلام) را آگاهی یابند. و به هنگام بازگشت بسوی قوم خود، آنها را بیم دهند. واین باز گشت را به دیار خویش رقم می­زند. هم زمان با فصل نوین دیموکراسی در کشور، دَرِ مکاتب ومدارس، یک باره بر روی مردم ما باز شدند، مردم سراسیمه به مکاتب ومدارس روی آوردند،(توسلی،طلوع، ج 1ص1399،24)[5].

عزیمت به وطن

آیت الله توسلی، نظر به اشتیاق بازدهی که داشت، بعد از حادثه 11سپتامبر و باز شدن افق نوینی در افغانستان، به وطن برگشت، هنگامی که حکومت موقت افغانستان در سال1382ه.ش تازه شکل می­گرفت، اوضاع نا بسامان کشور، نسبتاً آرام شده بود،که با شکست رژیم ننگین و سیاه طالبان، زمینه عزیمت به وطن، فرصتی مساعد می­شود، جهت باز دید از اقارب و فامیل خویش، در روستایی خواجه بلند بهسود، در زمستان سرد و جامد مناطق که کاملاً در قهر طبیعت محاصره و تمام راه های ورودی به این روستا ، مسدود شده بود، با کمی مساحت راه،  از راه کوتل قولک، وارد زادگاه خویش می­شود. برف زمستان، تمام راه های عبور و مرور قریه را مسدود ساخته بود، ایشان چنان مورد استقبال پر شور وگرم مردم قرارگرفت که پیر و جوان  با بیل و پارو، برف راه را پاک می­گردند که تا کاروان حضرت آیت الله  توسلی، به راحتی از آنجا، عبور نمایند، مردم چنان با شور و هلهله و هیجان استقبال گرم گردند که در تاریخ آن دره صوفیان، کم نظیر است و هیچ عالمی تا هنوز چنان پرشور و احساسات، از طرف مردم چنین استقبال نشدند.

بعد از دید و باز دید از اقارب و خویشاوندان، ایشان روستایی خواجه بلند بهسود را به مقصد شهر مزارشریف ترک می­نماید،  علمایی شهر مزار شریف، آقای توسلی را پیشنهاد گردند که باید از این فرصت پیش آمده، با جمعی از علماء و طلاّب شهرمزار شریف، مشغول تدریس شوند.

نماینده حضرت آیت الله محقق کابلیe از این پیشنهاد، به خوبی استقبال می‏کند و قول می‏دهد که در این راستا از هیچ گونه سعی و تلاشی، کوتاهی نخواهند کرد، تمام اساتید و طلاّب مقیم شهر مزار شریف، نیز متعهد می‏شوند، که ایشان در جوار بارگاه ملکوتی موسوم به حضرت علی ابن ابیطالب(ع) ماندگار شوند و برای تشکیل حوزه علمیه، تمام سعی و تلاش خود را به کار گیرند،(توسلی، ج2ص1395،286)[6].

تأسیس حوزه علمیه

آیت الله توسلی به وطن باز می گردد، احساس وظیفه و تکلیف، اجازه استراحت به ایشان نمی دهد و بدون فوت وقت، پرچم علم گستری و نشر علوم اسلامی را به اهتزاز در می آورد، ایشان یکی از مؤسسین و بنیان گذاران  حوزه علمیه رسول اکرم sدر دره صوف و بنای مسجد جامع حضرت بلال(ره) در شهرک سجادیه مزارشریف بود و طلاّب زیادی از محضر مبارک ایشان، کسب  فیض نموده ‏اند و ایشان تا آخر عمر پر بار خویش از درس و بحث فارغ نشده و مشغول تدریس بودند که مایه ای خیر و برکت در بین مردم گردیده بود.

دیارغربت

آیت الله توسلی، مردی عالم، مخلص و خادم بود، که تمام عمر با برکت خویش را در جهت نشر معارف اهل بیت(ع) صرف کرد و در این راه، مشکلات فراوان را تجربه کرد و در عین حال با صبر و حوصله از کنار تمام نا ملایمات روزگار گذشت. او همواره به تحصیل، تدریس و تربیت شاگردان، عشق می­ورزید و توفیق خدمت به مردم  را  از خداوند می­خواست، سر انجام آقای توسلی پس از76 سال عمر و بیش ازنیم قرن، علم اندوزی وتدریس و سعی وتلاش، در اواخر عمرشریفش، علاوه برکهولت سن، دچار عوارض قلبی نیز گردیده بود و برای ایشان هم مشکل بود،که درحوزه حضور داشته باشد و درس بگوید و در پای صندلی درس زانو بزند. ایشان شاگردانی داشتند که در بیت شریفش رفته، از محضر ایشان کسب فیض می‏کردند، بدین طریق تا آخرین لحظه پایان عمرش، از تدریس و کتابت، کوتاهی نورزید، تا این که این عالم  وارسته و اسوه‏ی تقوا و  فضیلت، در  25 اسد سال1393ه.ش با کوله باری از علم و دانش، در دیار غربت مشهد مقدس و عالم  هجرت، دعوت حق را  لبّیک گفته  و به سوی معبود خویش شتافته و به دیار ابدی پیوست و در همانجا به خاک سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی باد،(فصل نامه سمنگان شماره2صص1398،38)[7].

منابع:

  • 1- اسراء/81 قرآن کریم.
  • 2- نقل قول/ آیت الله حاج شیخ عطاالله توسلی.
  • 3- توسلی،طلوع«دره صوف در گذر بحران تاریخ»ج1،ص1399،28ه.ش انتشارات بیهقی بلخ.
  • 4- توبه/ 122قرآن کریم.
  • 5- توسلی،محمدنایب علی«سیمایی برازندگان دره صوف»ج2صص1395،286،انتشارات بیهقی بلخ.
  • 6- فصل نامه بازتاب سمنگان، شماره ۲، ص ۳۷-۳۸ سال ۱۳۹۸.

[1]  اسراء/81

[2] نقل قول/ آیت الله حاج شیخ عطاالله توسلی.

[3] توسلی،طلوع«دره صوف در گذر بحران تاریخ»ج1،ص1399،28ه.ش انتشارات بیهقی بلخ.

[4] توبه/ 122

[5] توسلی،طلوع«دره صوف در گذر بحران تاریخ»ج1،ص1399،24ه.ش انتشارات بیهقی بلخ.

[6] توسلی،محمدنایب علی«سیمایی برازندگان دره صوف»ج2صص1395،286،انتشارات بیهقی بلخ.

[7] – فصل نامه بازتاب سمنگان، شماره ۲، ص ۳۷-۳۸ سال ۱۳۹۸.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://mfabbehsud.com/parsinews/?p=10243

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

پیشنهادی: