زبان گفتاری مردم هزاره، باید ادامۀ زبان باختری باشد. این باور را میتوان در نوشتۀ اسناد باختری، نشر شده در سایت هشتصبح در تاریخ ۲۱ حمل ۱۳۹۷ خورشیدی در نوشتۀ دکتر محیالدين مهدی این گونه دید: «بر مبنای قول عبدالله ابن مقفع «لغت اهل بلخ» یا زبان باختری همان زبان دربار ساسانی بود. این زبان یکی از زیرساختهای زبان دری را تشکیل میدهد. به قول ابن مقفع، همین زبان، زبان دربار ساسانی و زبان شهرهای مداین بود که گویش هزارهگی یکی از بازماندههای زبان باختری است».
در تاریخ بیهقی (به تصیح علی اکبر فیاض، چاپ تهران ۱۳۱۹، ص۱۳۶) آمده است: «امیر (یعنی سلطان محمود غزنوی) حرکت کرد بر آن جانب (به سوی غور). دانشمندی را به رسولی آنجا فرستاد با دو مرد غوری از آنِ بوالحسنِ خلف و شیروان تا ترجمانی کنند.»
غور در عهد غزنویان شامل غور شمالی و جنوبی میشد. غور شمالی بامیان را هم شامل میشد که سنگ نوشتۀ زبان باختری یکاولنگ نشان میدهد که زبان مردم آن دیار باختری بوده است. غور جنوبی از جاغوری شروع تا زمین داور، ارزگان، دایه و… به پایتختی فیروز کوه میشد.
زبان غزنویان فارسی و ترکی بوده است. اینان زبان مردم غور را نمیدانستند. بنابراین، نیاز بود که ترجمانی با خود داشته باشند. بدون شک زبان مردم غور آن زمان، باختری بوده است. کشف کتیبههایی به زبان باختری در ارزگان، ناور، جغتو، یکاوهلنگ، درۀ نیکپی و کتیبۀ سیاهزمین در جاغوری که عموماً در هزارستان موقعیت دارند، این نظریه را که گویش هزارهگی بازماندۀ یکی از گویشهای زبان باختری است، تقویت میکند که نظر دکتر غلام جیلانی داوری نیز این باور را تأیید میکند.
این که زبان مردم هزاره در گذشته ترکی بوده است و در مرور زمان به فارسی تبدیل شده است باتوجه به گویش هزارهگی و نشانههای کهن در این زبان گفتاری دقیق به نظر نمیرسد و این که هیچ نشانهای از زبان ترکی در آثار مکتوب و سنگنوشتههای مناطق هزارهنشین دیده نشده است.