قولخویش یکی از مناطق کوهستانی مربوط به ولسوالی حصه اول بهسود در ولایت میدان وردک است .
که در حدود 120 کیلومتری ولایت کابل واقع شده است .
قولخویش از دامنه های شرقی کوه بابا شروع و دره ترکمن امتداد دارد و از طرف شمال از شیخ علی شروع تا کوتل حاجیگک .
قولخویش عمدتا یک منطقه کوهستانی است و ازدره ها و کوهای خورد و بزرگ زیادی تشکیل شده است که اسامی دره های نسبتا عمده این منطقه درذیل ذکر شده است.
1) دره حصار .
دره حصار که یکی ازدرههای چندگانه قولخویش است از مناطق ذیل تشکیل شده است: دهن حصا،ر سرپل ، میانه قشلاق، سركورد، پشت كافري، چهار سياب، سرخ گلك، سرحصارو امام هشتم.
2) دره برغستان.
دره برغستان از شرق به غرب ادامه دارد که نام هر قریه مربوط به آن عبارت اند از: قریه رحمت (رامت)، قریه یاری، قریه دومنی، قریه سرلر، قریه طور، قریه خوشک، قریه خلقی ، کوچک، ساقی و میخک وغیبی.
3) عیدک (ایدک)
4)
5) ایدک یک دیگر از مناطق مشهور قولخویش است که نام قریه هایش عبارت اند از عیدک بالا و عیدک پایین است .
6) دره چولي و ارگين (سرخک)
دره چولی و ارگین درامتدار هم در جنوب منطقه عیدک (ایدک)واقع است که ازقریه های زیادی متشکل است و قریه های که دراین جا نام برده شده است عبارتند از: بوم چولی، قاش چولی، دشت، دشت ژاله، و قریه های مربوط ارگین که درامتداد دره چولی واقع است عبارتند از: کوجک( کوچک) دوسه، آدره، و…
7) شنیه: (شینیه)
شنیه یکی ازمناطق سرسبز درقولخویش به حساب می آید که درابتدای دو دره منتهی به ارگین و خارقول واقع شده است.
قریه های مربوط به آن عبارتند از: باریکی: قلعه عسکری، بالا قلعه، قاش و بوم
میانه (مینه) در جنوب ارگین واقع شده است که نام قریه هایش عبارت اند از: میانه، دهن بسرک وبسرك .
9) خارقول:
منطقه خارقول گذشته از منطقه شنیه موقعیت دار و خود نیز متشکل ازچندین دره است.
اما مناطق عمده خارقول عبارتند از: قلعه جانی، خان محمد، شاه قل، کاه خانه،
10) خارزا در شرق کوتل حاجیگک و در جنوب غرب خارقول واقع است که مناطق مربوط آن عبارتند از حاجی گگ، بالا قلعه،( بلنه قلا) قلعه پایین، آب نقره، درنقره دیوار( دیوال).
منطقه حاجی گگ که دردامنه کوه بابا واقع است یک از مناطق است که معدن حاجی گگ را درخود جای داده است که یکی از معادن بزرگ آهن دراوغانستان به شمار می رود.
قابل ذکر اینکه درفاصله بین خارقول و خارزار کوهای بلندی دیگری واقع است که کوتل های که ازآن جا می گذرد به نام کوتل خارقول، چهارقچیق و کوتل خارزار موسم اند.
11) دهن لخشان (دان لخشوم)
كوتل لخشان كه يكي از كوتل هاي مشهور قولخويش است كه قولخويش را با مرکز ولسوالي حصه اول بهسود در دهن دره سیاسنگ وصل مي كند.
دهن لخشان خود از مناطق مرکزی قولخویش به حساب می رود ؛ ازاین منطقه دره های میانه، شنیه، خارقول، و همچنان دریک بخش دیگر دره ای که دولت قولی را تشکیل می دهد جدا می شوند.
دره دیگری ازمنطه دهن لخشان مشهور به دره لخشان، به سمت کوتل لخشان امتداد داد که گذشته از کوتل لخشان به منطقه میانه گگ، المسید وسرانجام به دره سیاسنگ وصل می شود.
درانتهای دره لخشان دو منطقه ای دیگر به نام های راه اشتر و میانه گگ افگنج واقع شده است.
12) شامزید: ازدیگر مناطق قولخویش است که در جنوب میانه و شنیه واقع است و متشل ازقریه های: سرقول: بایا( بای ها) منبر، شیونه سیدو، بوم .. می باشد.
اورکبک: این دره درجنوب منطقه شامزید واقع است که متشکل ا زچندین قریه است.
13) دولت قولی :
دولت قولی و مناطق به مربوط به آن هم دریک دره واقع شده است.
مناطق مربوط به دولت قولی عبارتند از: دلخک بالا، دلخک پایین، اروکوجی، ده مستاه و مستاه، دهن دره بید و دره بید، غوجورک، قیچق، دهن ذول، دهن برغستان و بوم برغستان.
نفوس :
نفوس مردم ساکن در قولخویش حدود پنج هزار(5000) تن تخمین می گردد قابل یاد آوری اینکه دراوغانستان تا کنون هیچ آمار مشخص و رسمی در مورد نفوس این کشور نیست .
مردم قولخویش بنا به نزدیک بودن آن به شهر کابل، و همچنان عوامل دیگری چون خشک سالی، جنگ و .. هم اکنون بیشتر درشهر کابل منتقل شده اند به گونه که بیشتر مناطق قولخویش جمعیت را که در ده سال گذشته داشت هم اکنون ندارد.
همچنان تعداد کثیری ازباشندگان مربوط قول خویش مثل باشندگان دیگر مناطق اوغانستان به خارج ازکشور پنا برده اند.
به طورکلی باشندگان مربوط به منطقه قولخویش حدود 25 هزار تن تخمین زده می شود.
آب و هوا:
قولخویش یکی ازمناطق نسبتا سرد هزاره جات است ودرفصل زمستان سردی هوا دراین منطقه طاقت فرسا می شود و قولخویش ازمناطق به تعبیر مردم عوام ازمناطق برف گیر هم است.
فصل زمستان اکثراً چنان زود شروع می شود که برف روی نبات زنده و یا روی محصول انبار شده برای جغل (جوغول)باریده و خسارات زیادی بجا می گذارد .
درگذشته باشندگان دربساری از سال ها شاهد یک چینن وضعیت بوده اند؛ اما دراین اواخر همچنان وضعیت آب و هوایی درمناطق نیز تغییر کرده است مشکل مردم قولخویش ازناحیه برف بی وقت تا حدودی کاسته شده است.
بعد از آب شدن برف در ماه های حمل و ثور برای یک ماه یا یک و نیم ماه هوا بارانی می شود و خاک رسی،آب زیاد جذب کرده و سفر کردن را مشکل می سازد ، تمام رودها از آب سیل مملو می گردد؛ اما در دوران تابستان و خزان هوا بسیار عالی است.
آب های قولخویش:ِِِ
در قسمت بالایی قریه حصار،کوه هایی برپا ایستاده اند که دیواره های انجام وادی حصار را تشکیل می دهند،یعنی دره حصار درین قسمت محدود می شود و به پایان می رسد. در دامنه ی قسمتی از ین کوه ها،غارهایی که از پدیده های جالب و قابل توجه طبیعت به حساب آمده می توانند و تحقیق در باره آنها را دارای ارزش فراوان می باشد، در تمام سال آب فراوان دارند و خاصتآ در زمستان ها و سه ماه بهار، آب آن به حدی زیاد می شود که همه جای حصار را فرا می گیرد و از همینجاست که این وادی را {حصار دریابار} می گویند.
درباره این غارهای مملو از آب که از نظر زيادت آب و عمق (نه ساختمان ظاهری) نظیره ای از جهیل های بند امیر است وژرفای این آبها و دشتی که در دامنه آن قرار دارد و در زیر آن خلای وسیعی موجود است (این خلا با راه رفتن در بالای دشت کاملآ محسوس می باشد)و همچنین درباره حوض های طبیعی که در قسمت پایانی دشت وجود دارند، تاکنون تحقیقاتی از لحاظ جیولوجی و زمین شناسی و آب شناسی صورت نگرفته است، آبی که از غارهای ذکر شده سرازیر می شود ، در نهرهای مختلفی که نظربه ضرورت،از طرف مردم احداث یافته اند،جریان می یابد.
قسمتی از این آب در سطح همواروادی حصارو قسمتی در بخشهای نیمه بلند و قسمت دیگر از ساحات زیادتر بلند آن جریان داده شده اند .
دوشاخه نیمه بلند و بلندتر،به نامهای(خردک جوی) و (کلان جوی) که از کمره های کوه امتداد یافته اند، پس از آبیاری نواحی واقع در مسیر خود، به بخشهای بالایی دره ترکمن(سرخ و پارسا) فرومی ریزد و آن شاخه ی دیگر که دریاچه حصار را می سازد،مناطق حصار و (میانه قشلاق)و (دهن حصار) را مشروب و شاداب می گرداند.
آبهای قریه برغستان ازمنطقه بنام سربرغستان سرچشمه گرفته و دره برغستان را سیرآب می سازد و شاخه دیگراش به قریه ارگین(سرخک)و قریه خارقول که هر کدام از بلندی های این ساحات سرچشمه می گیرند و همچنان آب قسمت شمالی کوتل لخشان با آب قریه دولت قولی یک جا در دهن حصار به دریاچه حصار می پیوندند و به سوی دره سرخ و پارسا سرازیر می شوند و رود خانه آنجا را به و جود می آورد.
آب دره سرخ در ناحیه ماکوله و آب جناح شرق کوتل شبر و آب شیخ علی در این رودخانه که در ناحیه غوربند بنام دریای غوربند یاد می شود،در سراسر مسیر خود باغات و مزارع آنجا را مشروب می سازد و سپس راه وادی پروان را در پیش می گیرد و بعد از آبیاری بخش هایی از وادی پروان به جانب کاپیسا سیر می کند و به دریای شتل پیوند می یابد.
این دریا در نزدیکی سروبی با دریای کابل یکجا می شود.
مردم قولخویش از این آبها برای گرفتن برق های آبی استفاده می کنند طوری تقریبآ هر خانه یک بند آبی برق برای خود ساخته است از مولد برق و پرهای دست ساخته خودشان برای چرخاندن مولد برق استفاده می کنند .
در اکثر خانها از وسایل برقی استفاده میشود.
مانند:ماهواره،تلویزیون،کامپیوتر،مبایل،ماشین لباس شویی،جاروی برقی DVD پلیرو ..
صنايع دستي مردم :
گلم،نمد،انواع لباس برك،و انواع خامك دوزي به مانند دیگر مناطق هزاره جات ازصنایع دستی مردم در قولخویش به حسا ب می آید.
معادن :
سنگ هاي قيمتي مانند :
1)زمرد
2)لاجورد
3)سنگ مرمر
4)طلا
معادن سرب،سنگ زغال،و آهن و…
معدن حاجي گك كه يكي از بزرگترين معادن اوغانستان بشمار مي آيد نيز در بخشي از قول خويش واقع شده است.
معادن زمرد و لاجورد در منطقه بنام سربرغستان و عيدك به فراواني پيدا مي شود .
زراعت :
زراعت در قولخویش به شکل سنتی باقی مانده است و از گاو آهن برای شخم زدن(قولبه کردن)زمین ها استفاده می شود،(به تازگی دهقانان که از اقتصاد خوبتر برخوردار هستند از ماشین آلات زراعتی استفاده می کنند اما بسیار به ندرت.
مثلآ: برای شخم زدن(قولبه)کردن از تراکتور و برای جداکردن خوشه از ماشین جدا سازی خوشه از گندم استفاده می کنند .
برای آب دادن زمین های که در بالا تر از جوي بار ها قراردارند برای آبیاری آن زمین ها از واترپمپ ها استفاده می کنند.
حاصل خیزی زمین هزاره جات برای یک منطقه کوهستانی بسیار قابل توجه است . مقدار زمین آبی در دره ها زیاد نیست ولی دیمه یا للمی ساحه ی زیادی را دربر می گیرد.
کشتزارها در تمام اطراف کوه ها و تپه ها موجود است و گرچه بندرت و بعضاً هیچگاه هموار ساخته نشده اما گفته می شود که نباتات آن بطور درست می روید.
قسمت های مرتفع تر برای کشتگندم بسیار سرد است ولی جو در اکثر این قسمت ها بطور موفقیت آمیز کشت می گردد.
یک نوع جو با کیفیت پایین تر که بنام کلجو یاد می شود نیز به مقدار زیاد کشت می گردد و هزاره ها در خوراکشان به گندم ،ماش و حبوبات همنوع آن متکی می باشند . در دره های پایین تر و گرمتر لوبیا ، ،جواری ونسك ،باقلي ،شخل،موشونگ و… نیز کشت می گردد ولی بطور عموم مقدار آن کم است.
بادنجان رومي ،بادرنگ يا خيار،كدو ،كاهو،كرم،گلپي،و… دراین اواخر به حد که نیاز خانواده ها برآورده کند کشت می شود؛ اما دامنه این کشت ها به گونه ای دردیگر مناطق زراعتی اوغانستان رایج است در قولخویش رایج نیست.
حیوانات:
گوسفند، در اکثر قسمت های هزاره جات زياد است که عموماًاز نوع تركي .و(نسواری) شکل بوده و پشتونها آن را به نام پوشتین یاد می کنند.و بز اهلي
همچنان مردم اسب دارند که بعضی از آنها حیوانات چابک بوده و مقداری از خواص نسل خوب را دارا هست .
این حیوانات توان و طاقت زیاد داشته و در بالای و پایین شدن از کوهستانات محل، هوشیاری زیادی بخرج می دهند.
از جمله حيوانات وحشي ميتوان گرگ ،روباه ،شغال و … را نام برد.
برای کشت زمین و همچنان برای حمل و نقل از نیروی گاونر استفاده می شود.
مرکب و قاطر هم معمول است ولی شتر همچنان که دردیگر مناطق هزاره جات نیست درقولخویش نیز موجود نیست.
از حیوانات وحشی گرگ ،قابل یاد آوری است که با حمله هایش بر رمه ها و بعضاً انسانها خسارات جدی به بار می آورد .
در بعضی قسمتهای قولخويش مردم از خوف گرگ در شب سفر نمی کنند بز کوهی و انواع آهو و غیره در قولخویش وجود دارد وبیشتر درکو های مرتفع اطراف قولخویش زیست و زندگی می کنند.
اما به دلیل که این حیوانات در مناطق مختلف آن پراکنده بوده و هم شکار آنان زیاد رواج دارد، تعداد آنها کم شده است.
درختان مثمر و غیر مثمر در قولخویش
درختان غیر مثمر درمنطقه قولخویش به وفور وجود دارد که از انواع بید، خربید، چنار و جنگل اند.
اما درخت های مثمر درقولخویش به درخت های سیب،زردالو،گیلاس چارمغز و بعضا بادام خلاصه می شود.
بناهای تاریخ: (قلعه های کافری)
در اکثر از مناطق قولخويش ،آثاری از قلعه های مخروبه قدیمی به نظرمی آیند که طرز زندگی مردم این سرزمین را در زمانه های دورتر نشان می دهند و مردم محل ،هر یک از این قلعه های را بنام (قلعه کافری) یا (کافر قلعه) و یا (قلای کافرا) یاد می کنند.
اطلاق کلمه های (کافر و کافری)براین قلعه ها بیانگر حالات آن روز گاران از تاریخ هزازه جات است که دیانت اسلام هنوز ظهور نیافته یا به اینجا نرسیده بوده است و یا اینکه مردم هنوز آن را نپذیرفته بودند.
کاوش این قلعه ها و ابزاریکه از آنها دستیاب خواهند شد .
بیگمان حقایق بسیاری از شیوه ی زندگی،دیانت،هنرو صنعت پیشین این مردم را روشن خوهد گردانید.
در متون تاریخی نامهایی از ناحیه غرجستان دیده می شوند که گویا هر کدام آن روزگاری، حیثیت شهری را داشته و یا منطقه آبادی بوده که گروهی از مردم به آسوده حالی در آن می زیسته اند و از لحاظ امور تجارت و صنعت نیز مورد توجه قرار داشته او امیری یا حاکمی عهده دار اداره آن بوده است.
لباس:
مردان و زنان در گذشته نچندان دور لباس های چون:
لباس مردانه : بالاپوش برک، کورتی برک، واسکت برک، پتلون برک، پای پیچ برک، لونگی ململ با کلاه خامک دوزی و گلدوزی دستی وبا پیراهن تنبان اوغانی بوده است.
اما امروزه از این نوع البسه کمتر استفاده می کنند البته درفصل سرد زمستان هنوز هم استفاده از پتلون کرتی برک در قولخویش تا حدود معمول است.
لباس زنانه:
لباس های زنان دراین منطقه همچون دیگرمناطق هزاره جات کلاه عرقچین، کلاه قصبه زنانه با چادر کتانی و تافته شلوار گیبی با پیراهن خیال دامن و واسک قورس بوده است.
اما امروزه لباس های مردانه و زنان شان با مردم شهر نشین فرقی ندارند، فکر میکنم به علت نزدیک بودن این منطقه با شهر کابل در سبک زندگی آنها نیز تغییرات عمده ای رونما شده است.
شخصیت های مردم قولخویش:
مرحوم حضرت آیِت الله شیخ کبیر: معروف به شيخ كبير يكي از ياران آیت الله خميني رهبرمذهبی ایران در زمان شاه رضا پهلوي بوده كه آقای خميني را در انقلاب اسلامي ايران ياري رسانده است و همچنين يكي از همدوره هاي شيخ بهلول بوده كه شاه رضا پهلوي آن هر دو را تبعيد كرده بود و شيخ كبير قلخويشگي همراه با شيخ بهلول ايراني در اوغانستان آمدند.
شيخ كبير به قولخويش خدامات ارزنده زيادي كرده و بعد از مدتي در قريه ياري ازقریه های مربوط به برغستان درگذشت.
استاد شهید محمد اسماعیل مبلغ : یکی از شش وکیل هزاره در دهه 1960 که با حاجی سلیمان یاری از مردم قول خویش در پارلمان اوغانستان راه پیدا کردنند.
شهید مبلغ یکی از اساتید فلسفه و ادبیات در دانشگاه کابل بود که در دهه 1960 تدریس می کرد.
شهید مبلغ از جمله اولین هزاره های بود که راه هزاره ها را به عرصه سیاست و فرهنگ باز کرد.
مبلغ نه تنها ازمحدود شخصیت های علمی فرهنگی و سیاسی قولخویش است که ازانگشت شمار دانشمندان مردم هزاره دراوغانستان به شمار می رود.
مبلغ شهید در عرصه دانش فلسفه دست بالای داشته و با وجود که خود دردوران اختناق و خفقان می زیسته تلاش های ارزنده رای را درراستای توسعه دانش دراوغانستان انجام داده است.
کتاب موسوم به ” دین تریاک نیست” ازجمله آثار عملی شهید مبلغ است درزمان خود از آثارگران سنگی به شمارمی رفت.
او همچنان مقاله های فراوانی علمی، فرهنگی و سیاسی را در جراید زمان خودش درکابل به نشر رسانده بود.
مرحوم استاد حسین شفایی:
مرحوم استاد حسين شفايي یکی از دیگر شخصیت های علمی فرهنگی قولخویش بود که خودر درنجف اشرف و حوزه علمیه قم درایران تحصیل کرده بود.
او محقق نويسنده و صاحب نظر بود كه آثار چاپ شده اش در ذيل ذكر شده است.
1) كتاب زندانيان روحانيت تشيع افغانستان
2) كتاب جنگ و جهاد در نهج البلاغه
3) كتاب اسلام و حكومت
4) كتاب امتحان عامل تكامل
5) كتاب حكومت مردم سالاري ديني
6) كتاب صلاحيت مجلس و معيار وكالت
7) كتاب علي در نهج البلاغه
كتاب نهضت عاشورا قيام پيروز
9) كتاب مشاركت سياسي زنان
10) كتاب بحران كوچي ها در هزاره جات
11) كتاب پيامبر اعظم در قرآن و نهج البلاغه
12) كتاب مجموعه مقالات
13) كتاب بنام مقاله ها
و همچنين تاليفات كارهاي فرهنگي شان به اتفاق جمعي از نخبگان و فرهنگيان در مديريت آن سهم فعال داشتند
عبارت از
1) مجله سراج
2) مجله دور دري
3) هفته نامه وحدت
4) هفته نامه مشاركت ملي
5) مجله نگاه معاصر
در ميان نويسندگان و پزوهشگران 36 كشور به اعنوان محقق برتر از افغانستان انتخاب گرديد.
مرحوم استاد حسین نایل: استاد دانشگاه کابل و حدود 13 سال عضو اکادمی علوم افغانستان . محقق و نویسنده ، آثار چاپ شده
1) فهرست کتب چاپی دری افغانستان
2) سایه روشنهای از وضع هزاره
3) سیر در ادبیات سده سیزدهم
4) یادنامه کاتب
5) کهزاد و پژوهشهای او
6) اعلام سراج التواریخ جلد اول
7) اعلام سراج التواریخ جلد دوم
مقدمه و چاپ تذکره
9) یاد داشتهای درباره رجال و سرزمین هزاره جات
10) ساختار طبیعی هزاره جات
11) و صد ها مقاله
سناتور الحاج سلیمان یاری : اولین نماینده هزاره در پارلمان که در دهه 1960 شش تن از هزاره ها توانست در پارلمان کشور راه پیدا کنند.
اودر زمان حال هم سناتور برحال مشرانو جرگه است و ریاست شورای موسم به شورای مردم هزاره را نیز به عهده دارد.
استاد خلیلی : معاون رییس جمهور جمهوری اسلامی اوغانسان و رهبر حذب وحدت اسلامی اوغانستان
میریزدان بخش : در دوران دوست محمد خان کسی بود که بهسودی ها را متحد ساخت و با ساختن سپاهی با صدها جنگجو توانست از هجوم لشکر دوست محمد خان در جلو گیری کند و نمی خواست که دیگر هزاره ها برده باشند .مالیه آنان توسط والی بامیان که شخص بی پرنسیپی به نام حاجی خان کاکر بود جمع آوری می گردید. میسن حاجی خان را که در راس قوای قابل توجهی برای جمع آوری مالیه از بهسود می گذشت ،همراهی نمود .
میریزدان بخش به حاجی خان در این سفر صادقانه کمک نمود، با وجود آن رهبرهزاره ها بعداً توقیف شده و در بامیان به قتل رسید.
واقعیت این بود که میریزدان بخش بیش از آن قدرتمند بود که توسط دوست محمد و یا حاجی خان تحمل شود و از بین بردن وی قبلاً توسط آنان طرح ریزی شده بود .بهسودیها هیچگاه از این ضربه به حال نیامدند.
امیرشیرعلی خان آنان را بکلی مطیع نمود.
توضیح :میسن از سفرش به بهسود و اقدامات حاجی خان کاکر خواندنی است که می توان آن را در کتاب وی به نام (داستان های سفر های مختلف به بلوچستان ،افغانستان و پنجاب)جلد دوم فصلهای سیزده تا هیجده یافت
در نهایت
روح الله نیکپا: یکی از شخصیت های ورزشی افغانستان که توانست نام افغانستان را برای اولین بار در لیست برنده گان المپیک جهانی ثبت نماید.
استاد شیخ عوضعلی احمدی: مدرس در حوزه علميه قم و تهران
مرحوم استاد مشکات خطیب شهیر
پسر شاه نور (باچه شانور) يكي از فرمانده هان
الحاج میربازعلی عالمی: یکی از فرماندهان مردم در زمان جنگ علیه متجاوزین سرخ (شوروی سابق)
نام فیضی محصل سال سوم اقتصاد
تاریخ تحقیق 1389.
تحقیق : در مورد منطقه قولخویش. کاپی از صفحه جوانان قولخویش
- سهشنبه 18 میزان 1402
- 5:56 ق.ظ
- بدون نظر
- کدخبر:139
- حوزه: تازه ها, هزاره ها, فرهنگ و اجتماع
در باره قول خویش؛ مربوط ولسوالی حصه اول بهسود
در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید
لینک کوتاه خبر:
https://mfabbehsud.com/parsinews/?p=139
- پربازدیدترین ها
- داغ ترین ها