تبلیغات
8 اسد 1404 14:38:12

تنش میان کوچی ها و مردم محل در مناطق مختلف بهسود

تنش میان کوچی‌ها و ده‌نشینان (مردم محلی) در ولسوالی‌های بهسود ولایت میدان وردک، یکی از مسائل دیرینه، پیچیده و ریشه‌دار در تاریخ معاصر افغانستان است. این تنش‌ها، که همواره به خشونت‌های خونین می‌انجامند، ریشه در عوامل تاریخی، قومی، حقوقی و محیط‌زیستی دارند. در ادامه، به مهم‌ترین ابعاد این تنش اشاره می‌کنیم:

۱. ریشه تاریخی تنش

  • در دوره‌های سلطنتی به‌ویژه در زمان عبدالرحمن‌خان، برای کنترل و سرکوب مناطق مرکزی (هزاره‌جات)، دولت وقت برخی از قبایل کوچی پشتون‌تبار را به عنوان نیروی وفادار و ابزار فشار به این مناطق کوچ داد.
  • زمین‌هایی از مردم بومی گرفته شد و به کوچی‌ها اجازه داده شد تا در فصول مشخص (بهار و تابستان) در مراتع مناطق مرکزی از جمله بهسود کوچ کنند.
  • این روند، بدون رضایت بومیان و بدون در نظر گرفتن حقوق عرفی یا قانونی آنان، آغازگر شکاف شد.

۲. ابعاد قومی و سیاسی

  • درگیری میان کوچی‌های عمدتاً پشتون و ده‌نشینان عمدتاً هزاره، با مسائل قوم‌محور در افغانستان گره خورده است.
  • برخی دولت‌ها در گذشته، به‌ویژه دولت‌های دارای گرایش پشتونی، به کوچی‌ها امتیازهای ویژه‌ای دادند، مانند اجازه حمل اسلحه یا همراهی نیروهای امنیتی.
  • این امر از دید مردم محل تبعیض‌آمیز بوده و حس بی‌عدالتی را تقویت کرده است.

۳. اختلاف بر سر چراگاه و زمین

  • یکی از اصلی‌ترین منابع تنش، ادعای مالکیت کوچی‌ها بر مراتع است. ده‌نشینان معتقدند که زمین متعلق به آنان است و کوچی‌ها فقط باید با اجازه وارد شوند.
  • کوچی‌ها، به استناد برخی اسناد دولتی قدیمی یا فرمان‌های سلطنتی، مدعی حقوق تاریخی خود هستند.
  • این وضعیت منجر به درگیری‌های فصلی می‌شود، به‌ویژه در ماه‌های بهار که کوچی‌ها وارد منطقه می‌شوند.

۴. خشونت، بی‌خانمانی و تلفات انسانی

  • در بسیاری از سال‌ها، ورود کوچی‌ها همراه با خشونت بوده است. خانه‌های مردم محلی آتش زده شده، محصولاتشان از بین رفته و مردم مجبور به ترک خانه‌ها شده‌اند.
  • گزارش‌های متعددی از تلفات انسانی، تجاوز، آتش‌سوزی، و کوچ اجباری در دست است که نگرانی‌های جدی حقوق بشری را برمی‌انگیزد.

۵. نقش دولت و بی‌کفایتی ساختاری

  • دولت‌های مختلف افغانستان در حل این مشکل ناکام بوده‌اند.
  • یا به دلیل بی‌طرفی‌نداشتن سیاسی، یا ضعف در تطبیق قانون، یا ناتوانی در مدیریت تنش‌های قومی.
  • تلاش‌هایی برای ایجاد کمیسیون‌های حقیقت‌یاب، ثبت مالکیت زمین و گفت‌وگو انجام شده، اما ناکافی یا ناقص بوده‌اند.

امسال (1404) علیرغم خشک‌سالی و نبود چراگاه‌ها، هر دو ولسوالی بهسود با هجوم بی پیشینه کوچی ها مواجه شده است.

گزارش‌ها و چشم دیدها حاکی از آن است که در سال ۱۴۰۴، با وجود خشک‌سالی شدید و کمبود چراگاه‌ها، ولسوالی‌های بهسود (مرکزی و اول) بار دیگر شاهد هجوم بی‌سابقه و سازمان‌یافته‌ی کوچی‌ها بوده‌اند. این مسئله باعث نگرانی جدی مردم محل، شده است.

ابعاد تازه بحران در ۱۴۰۴

۱. خشکسالی و کمبود منابع طبیعی

  • در سال جاری، مناطق مرکزی افغانستان به‌شدت تحت تأثیر خشکسالی قرار داشته‌اند؛ چراگاه‌ها و زمین‌های زراعتی به طور چشم‌گیری کاهش یافته‌اند.
  • این خشکسالی نه تنها زندگی ده‌نشینان را تحت فشار قرار داده، بلکه موجب افزایش تقاضا و رقابت برای منابع محدود شده است.

۲. هجوم سازمان‌یافته‌تر و پرشمارتر

  • برخلاف سال‌های گذشته، کوچی‌ها در سال ۱۴۰۴ به‌طور گروهی، هماهنگ‌شده، و همراه با تجهیزات سنگین و حتی حمایت‌های امنیتی وارد منطقه شده‌اند.
  • گزارش‌ها نشان می‌دهد برخی از این گروه‌ها با سلاح‌های سبک و نیمه‌سنگین وارد شده و ترس و ناامنی را در میان مردم محل گسترش داده‌اند.

۳. واکنش مردم محل

  • ده‌نشینان در مناطق مختلف بهسود، به صورت روزمزه با کوچی ها درگیر است که نمونه های آن را می توان به درگیری بین مردم محل و کوچی ها در قریه های «سبز سموج»، «دامن خلیل» و «رشک»، «زردسنگ»، «موشک» و… اشاره کرد که به لت و کوب مردم محل منجر شده است
  • برخی خانواده‌ها، به‌ویژه زنان و کودکان، برای حفظ جان خود، خانه‌های‌شان را ترک کرده و به مناطق امن‌تر پناه برده‌اند.

مجمع فرهنگی بهسود

 

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه شما پس از تایید مدیریت نمایش داده خواهد شد.