دوان کودکی
آیت اللّه العظمی واعظ زاده بهسودی (دام ظله العالی) فرزند حجت الاسلام و المسلمین حاج ملا علی حسن معروف به «حاج آخوند رَشَک» در سال ۱۳۴۲ ش، در قریه ی “رَشَک” از توابع ولسوالی مرکز بهسود، ولایت میدان وردک در یک خانواده روحانی بدنیا آمد. دوران شیرخوارگی را از مهر و عطوفت مادر و سرپرستی پدر برخوردار بود، لکن در حدود سه یا چهار سالگی از مهر و عطوفت مادر محروم شده یتیمی را تجربه می کند. شاید خدا خواسته بود که وی همچون اکثر بزرگان و در رأس، شخصیت نازنین پیامبر گرامی اسلام (ص) یتیم باشد تا در مقام زعامت، درد و احساس یتیمان جامعه را با گوشت و استخوان خود لمس کند و ایشان هم حقاً در قبال ایتام جامعه حساسیت و دلسوزی خاصی دارد، در این راستا دفتر به خصوصی نزد خود دارد که شماری زیادی از ایتام و بی سرپرستان جامعه را تحت پوشش عاطفی و حمایت های مالی خود قرار داده است و در نظر دارد “دارالایتامی” که بتواند پاسخگوی بخشی از نیازمندی های ایتام جامعه ما باشد، تأسیس نماید که از خداوند توفیق آن را برای حضرتش خواهانیم.
دوران تحصیل
تربیت و تعلیم حضرت ایشان از پنج سالگی تحت مراقبت مستقیم پدرش آغاز می شود، وی مدرس توانا بود که اکثر فضلای بهسود شاگردان مستقیم ایشان می باشند. اجتهادش در ادبیات عرب به اعتراف تمامی شاگردان و فضلای منطقه محرز بود، عمرش را در تدریس سپری کرد، حاج آخوند مرحوم در کنار تبحّر علمی از فن خطابه و منبر بهره کافی داشته از وعاظ معروف و بی رقیب منطقه بود. چیزی که وی را بسیار برجسته و محبوب ساخته بود، تقوا و تهذب ایشان بود. شرح کرامات و بزرگواری های ایشان در این مختصر نمی گنجد. حاج آخوند مرحوم هر کجا تدریس می فرمود فرزند کوچک خود را هم به همراه می برد، زیرا: بدلیل استعداد فوق العاده که در وجود این کودک مشاهده می کرد آینده یی روشن برای او پیش بینی می کرد، به همین اساس صرف و نحو را نزد پدرش فراگرفت، تعلیمات ابتدایی ایشان در دو بخش: مکاتب سنتی محلی در فصل زمستان و مکاتب رسمی دولتی در فصل تابستان انجام یافت. امّا دیری نگذشت که دست قضا و حکمت الهی پدر را نیز از وی گرفت تا فقدان پدر و مادر را یکجا تجربه و تحمل کند. پدر معظم له در بهار سال ۱۳۵۸ ش بعد از یک عمر تدریس، تعلیم و تربیت شاگردان مبرّز دارفانی را وداع گفت در حالیکه ایشان به تازگی پا به دوره تکلیف نهاده بود. ارتحال پدر مرحله بسیار سختی بود که روح او را صیقل داد و جوهر انسانی او را در کوران مؤلم حوداث طبیعت پخت. از سویی دیگر حادثه ارتحال پدرش همزمان شد با خیزش عمومی و انقلاب اسلامی افغانستان که وی به تازگی راهی لیسه حربی کابل شده بود. حضرت ایشان با دیگر رفقایش درس خواندن در سایه حکومت کمونیست ها را برای خود ذلت دانسته به بهسود بر می گردد.
شرکت در جهاد
وی از سال ۱۳۵۸ش تا ۱۳۶۰ش تفنگ جهاد به دست گرفته، تحصیل خویش را فدای باورهای انقلابی خود و مردمش می نماید تا اینکه توسط حضرت آیت اللّه پروانی مدارسی در بهسود و پروان تأسیس می شود تا جهاد افغانستان خالص نظامی نشده بار فکری فرهنگی خود را داشته باشد، وی در اثر اشتیاق به تحصیل و نبوغ سرشاری که داشت راهی مدرسه دینی می شود. از سال ۱۳۶۱ش الی ۱۳۷۰ش به مدت ۹ سال تمام در مدرسه پیتاب شینیه (فیضیه هلمند) تحت زعامت و قیادت استاد شهید ابراهیمی از حلقات درس استاد باقری مرحوم به مدت ۷ سال و ۲ سال هم از حلقات درس استاد عارفی بهره می گیرد. در این مدرسه خوشبختانه دو رشته ی علوم تدریس می شد: علوم حوزوی توسط استاد باقری مرحوم و علوم دانشگاهی که جناب استاد ذهاب یکی از اساتید دانشگاه کابل مسئولیت آن را به عهده داشت. این نه سال طلایی ترین سال های بهسود، از نظر تحصیل مقدمات و سطوح عالیه و از سوی دیگر سال های پرجفا و پر زحمت ایشان از نظر اجتماعی است طوریکه زحمات و مظالمی که در حق ایشان روا داشته شد، چهره مقاوم و ظلم ستیزی از حضرتش ارائه داد که زبانزد مردم گردید، امّا شکنجه ها، وی را از هدف مقدس تحصیل باز نداشته بلکه مقاومتر و راسخترش ساخت.
هجرت به قم
معظم له به اشتیاق و فرط علاقه به تحصیلات عالی بعد از ختم سطوح عالیه و سپری نمودن امتحان کفایه الاصول در خزان ۱۳۷۰ش، راهی حوزه قم می شود. وی به محض رسیدن به قم در حلقات درس اساتید مبرّز و مراجع معظم قم اشتراک می نماید. حضرت ایشان طی شرکت در دروس دائمی و مستمر ده ساله خارج فقه و اصول حضرات آیات عظام: علوی گرگانی، جعفر سبحانی، شرکت محدود در درس خارج فقه حضرت آیت اللّه العظمی منتظری (ره) قسمت قضاء و ارتشاء تا لحظه تعطیل کلاس درس آن فقید، خارج اصول حضرت آیت اللّه العظمی وحید خراسانی، قسمت مفاهیم و بحث خمس حضرت آیت اللّه العظمی محقق کابلی، بنیـــان علمی خویش را استحکام می بخشد و بخاطر تسلّط بیشتر، دروس سطح را نیز مرور و تعقیب می نماید، به همین خاطر در حلقه درس کفایه استاد مصطفی اعتمادی، مکاسب استاد علی محمدی و رسائل استاد طاهری شرکت می نماید و معظم له با تلاش بی بدیل و تحرک بسیار قابل وصف و مخصوص خودش به دروس ضروری که وی را در امر استنباط و اجتهاد یاری نماید، چون: “رجال” و “درایه” در کلاس درس آیت اللّه دکتر عزیزاللّه سیفی شرکت می نماید. انگیزه ی “رجال” و “درایه” از شرکت در درس بررسی اسناد اصول کافی توسط حضرت آیت اللّه العظمی منتظری (ره) در بیت حضرت ایشان که در یک جمع محدود تدریس می شد، در ایشان ایجاد شد.
فقه و اجازه نامه ها
قابل ذکر است که: کوشش ایشان در فقه فوق العاده مورد توجه و عنایتش بود که در این راستا به مدت سیزده سال تمام به درس های خارج فقه حضرت آیت اللّه العظمی علوی گرگانی (مدظله العالی) که از مراجع سنتی و متمحض در فقه جواهری می باشد اهتمام تام و تمام داشت، در مجالست و تماس دائمی با حضرت ایشان راه های دقیق استنباط فقه جواهری، حل تعارضات و تطبیق اصول بر فروع و رد فروع بر اصول را از وی آموخت که در سال ۱۳۸۰ش به کسب “اجازه نامه”روایت به غرض استنباط و اجتهاد از استادش گردید. در همان سال مرجع دانشمند جهان شیعه حضرت آیت اللّه العظمی سید محمدتقی مدرسی (دام ظله العالی) نیز اجازه دیگری به “اجازه نامه” وی افزود، در سال ۱۳۹۴ش اجازه نامه ی دیگری از سوی مرجع اعلی جهان شیعه حضرت آیت اللّه العظمی فیّاض دام ظله از نجف اشرف به ایشان ارسال می گردد.
بازگشت به وطن
حضرت ایشان نظر به اشتیاق بازدهی که داشت، بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر و بازشدن افق نوینی در افغانستان به کابل برگشتـه تهـداب مدرسـه ای به نام “دارالمعـارف اهلبیت(ع)” را می گذارد. با اینکه شاگردانش در قم علاقه ای فراوان به درس حضرت ایشان داشتند، امّا ایشان نیاز شدید مردم متدین افغانستان را اولی تشخیص داده از قم به وطن مراجعت می نماید و بساط خدمت و بازدهی در کابل می گستراند.
تدریس و تألیف
بهسودی از همان آغاز که کتاب الفیه ابن مالک سیوطی را فرا گرفت به تدریس دروس مقدمات مخصوصاً صرف میر می پرداخت، وی از جمله کسانی بود که دروس تحویلی را قبول می کرد و دائماً در کنار تدرّس تدریس هم داشت که این خصلت و تلاش سبب شد که وی در زمینه تدریس مهارت حاصل نموده به مفاهیم و مطالب کتب درسی تسلط یابد، در قم هم به همین کار همت گماشت، طوری که دروس: اصول فقه، منطق، مختصرالمعانی، ملل و نحل و عقاید را به سبک و روش جدید در حسینیه الهادی گذرخان مسجد بالاسر، مسجد سنگر، مسجد نجفی های گذرخان و دفتر حضرت آیت اللّه العظمی محقق کابلی تدریس می کرد. ایشان نه تنها به دروس فقه، اصول و معارف اسلامی، بلکه به مضامین دیگر که در سرنوشت کشور و جامعه اش اثر داشت اقدام نمود، مانند: درس های “تاریخ افغانستان”، “جغرافیای افغانستان” و “تاریخ اسلام” که بحمداللّه بعضاً چاپ و بعضاً در دست چاپ است. کاری که ایشان را از دیگر هم قطارانش برجسته ساخته است، دست بردن ایشان به قلم است که از روزگاران بهسود آغاز کرده بود و بحمداللّه حاصل این تلاش قلمی تا کنون سی و هفت عنوان کتاب در موضوعات گوناگون است که دوازده عنوان آن به زیور طبع آراسته و بعضاً دو، سه بار تجدید چاپ شده است: تفکـر و تعقل پاسخگوی پندار خرافات، چاپ سال ۱۳۷۲ش در قم اولین اثر ایشان است که در بهسود نوشته شده بود.
آثار چاپ شده
۱- تفکر و تعقل پاسخگوی پندار خرافات. ۲- المختصر تلخیص اصول المظفر (ره). ۳- افغانستان در آزمون زمان. ۴- در کلاس عقاید. ۵- نیمرخی از حادثه عاشورا. ۶- دروس فی علم الرجال. ۷- دروس فی علم الدرایه. ۸- مهدی خویشاوند جهان. ۹- جایگاه اهل البیت (ع) در سوره هل اتی. ۱۰- جایگاه اهل البیت (ع) در آیه مباهله. ۱۱- شیخ الائمه(نگاهی گذرا به زندگی نامه امام جعفر صادق علیه السلام) ۱۲- جایگاه اهل البیت (ع) در آیه انفاق. ۱۳-جایگاه اهل البیت(ع) در آیه نور ۱۴- شب سرنوشت (تفسیر سوره مبارکه قدر) ۱۵- رفع اتهام (مباحث کاربردی و راهبردی) ۱۶- رساله آموزشی احکام (مسائل نماز) ۱۷- رساله آموزشی احکام (مسائل وصیت) ۱۸- رساله آموزشی احکام (مسائل خرید و فروش) ۱۹- رساله آموزشی احکام (مسائل مضاربه و شرکت ها) ۲۰- رساله آموزشی احکام (مسائل بانوان) ۲۱- رساله آموزشی احکام (مسائل حقوق) ۲۲- رساله آموزشی احکام (مسائل خمس) ۲۳- رساله آموزشی احکام (مسائل هبه و تملیک) ۲۴- رساله آموزشی احکام (مسائل جمعه و جماعت) ۲۵- رساله آموزشی احکام (مسائل زکات) ۲۶- رساله آموزشی احکام (مسائل طهارت) ۲۷- رساله آموزشی احکام (آداب حج) ۲۸- رساله آموزشی احکام (مسائل تقلید) ۲۹- رساله آموزشی احکام (مناسک حج) ۳۰- رساله آموزشی احکام (مسائل روزه) ۳۱- رساله آموزشی احکام (مسائل پاکی و ناپاکی) ۳۲- عطای الهی (تفسیر سوره مبارکه کوثر) ۳۳- انسان در مسیر خسران (تفسیر سوره مبارکه عصر) ۳۴- خداوند یکتا (تفسیر سوره مبارکه توحید) ۳۵- شهید مزاری(ره)، سلسله سخنرانی های معظم له در سالیادهای آن شهید و یارانش